Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oxyquinoline
U
اکسی کینولین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leucoline
U
کینولین
leukol
U
کینولین
quinoline
U
کینولین
oxyacetylene
U
اکسی استیلین
oxygen acid
U
اکسی اسید
oxyacid
U
اکسی اسید
oxyazodye
U
رنگینه اکسی ازو
oxyacetylene welding
U
جوشکاری اکسی استیلن
oxyacetylene blowpipe
U
مشعل اکسی استیلن
oxy hydrogen welding
U
جوشکاری اکسی ئیدروژن
oxy hydrogen flame
U
شعله اکسی ئیدروژن
carburizing flame
U
شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
flame cleaning
U
تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
mos
U
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com