Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
siren
U
اژیر دریایی
sirens
U
اژیر دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
tell tale
U
اژیر
tocsin
U
اژیر
audible alarm
U
اژیر
alarm box
U
اژیر
alarm
U
اژیر
alarms
U
اژیر
alarmingly
U
اژیر
alarmed
U
اژیر
alarms
U
اژیر خطر
warnings
U
اژیر هشدار
gas alarm
U
اژیر گازی
warning net
U
شبکه اژیر
alarmed
U
اژیر خطر
alarmingly
U
اژیر خطر
alarm
U
اژیر خطر
warning
U
اژیر هشدار
alarm push
U
دکمه اژیر
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
extention alarm push
U
جعبه انشعاب اژیر
sirenic
U
اژیر حوری مانند
siren
U
اژیر حوری مانند
active
U
اژیر کنشی کاریک
sirens
U
اژیر حوری مانند
fire alarm
U
اژیر اتش نشانی
barrel switch
U
کلید انشعاب اژیر
short blast
U
اژیر کوتاه ناو
fire alarms
U
اژیر اتش نشانی
alarm signal
U
علامت اژیر خطر
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
danger signal
U
اژیر یا بوق اعلام خطر
general alarm
U
اژیر اعلام خطر عمومی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
foghorn
U
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns
U
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
mountee
U
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
thalassic
U
دریایی
marines
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
nautical
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
maritime
U
دریایی
marine
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
pelagian
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
sea pier
U
سد دریایی
naval
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
saltier
U
دریایی
seas
U
دریایی
sea born
U
دریایی
sea
U
دریایی
salty
U
دریایی
jellyfish
عروس دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
sea lane
U
جاده دریایی
marines
U
تکاور دریایی
dolphin
U
گراز دریایی
dolphins
U
گراز دریایی
navies
U
نیروی دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
marine
U
تکاور دریایی
voyage
U
سفر دریایی
voyages
U
سفر دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
navy
U
نیروی دریایی
naval
U
نیروی دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
pelagian
U
جانور دریایی
pelagic
U
دریایی دریانشین
pharos
U
فانوس دریایی
pigboat
U
زیر دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
seaweed
U
خزه دریایی
seaweed
U
علف دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
osprey
U
عقاب دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
ossifrage
U
عقاب دریایی
seaweeds
U
سبزال دریایی
paravane
U
اژدرمخرب دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
maritime law
U
قوانین دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
marooner
U
دزد دریایی
mark sensing
U
نشان دریایی
maritime trade
U
تجارت دریایی
echinus
U
خارپوست دریایی
echinus
U
بلوط دریایی
maritime lien
U
امتیاز دریایی
erne
U
دال دریایی
erne
U
عقال دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
maritime law
U
حقوق دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
holothurian
U
راب دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
light house
U
چراغ دریایی
hydrographic chart
U
نقشه دریایی
light house
U
فار دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
on shore winds
U
باد دریایی
navy time
U
ساعت دریایی
actinia
U
کیسه تن دریایی
naval war
U
جنگ دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
naval port
U
بندر دریایی
alga
U
خزهء دریایی
algerine
U
دزد دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
navy time
U
وقت دریایی
neptunian
U
ابی دریایی
oceanophyte
U
گیاه دریایی
oceanid
U
حوری دریایی
ocean manifest
U
بارنامه دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com