English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the meridian of glory U اوج بزرگی یا جلال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
worthiness U جلال
glories U جلال
kudos U جلال
honest U جلال
glory U جلال
honor U جلال
gloriousness U جلال
refulgence U جلال تشعشع
glorifies U جلال دادن
glorifying U جلال دادن
glorify U جلال دادن
unpretentious U محقر خالی از جلال و ابهت
Being an actor has a certain amount of kudos attached to it. U بازیگر بودن خودش تا اندازه ای جلال دربردارد .
He acquired kudos by appearing on television. U او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
hugeness U بزرگی
supercilicusness U بزرگی
greatness U بزرگی
grandness U بزرگی
enlargements U بزرگی
gloriousness U بزرگی
magneficence U بزرگی
magnifcation U بزرگی
bulkiness U بزرگی
bigness U بزرگی
masterdom U بزرگی
largeness U بزرگی
augustness U بزرگی
grandeur U بزرگی
massiveness U بزرگی
enlargement U بزرگی
dignity U بزرگی
voluminosity U بزرگی
hauteur U بزرگی
magnitude U بزرگی
voluminesity U بزرگی
sizes U بزرگی
size U بزرگی
gentility U بزرگی
eminency U برامدگی بزرگی
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
megacephaly U بزرگی بیش از حد سر
immenseness U بزرگی عظمت
to a greatness U بزرگی یافتن
man and boy U چه در کودکی چه در بزرگی
formidability U استحکام بزرگی
he did me a great wrong U خطای بزرگی .....
order of magnitude U مرتبه بزرگی
aggrandizement U افزایش بزرگی
she was nipped in the bud U به بزرگی نرسید
so large U باین بزرگی
headship U بزرگی برتری
headships U بزرگی برتری
vastitude U عظمت بزرگی
sample size U بزرگی نمونه
vastness U عظمت بزرگی
magnanimity U بزرگی طبع
eminence U برامدگی بزرگی
to a greatness U به بزرگی رسیدن
Lordship U سیادت بزرگی
Lordships U سیادت بزرگی
amplitude U دامنه بزرگی
vastity U عظمت بزرگی
that is no great work U کار بزرگی نیست
he is a great person U شخص بزرگی است
to be toast [American E] <idiom> U در دردسر بزرگی بودن
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
too big for one's breeches/boots <idiom> U احساس بزرگی کردن
come a long way <idiom> U برنامه بزرگی ریختن
monstrousness U شگفت انگیزی بزرگی
he is a great help U او کمک بزرگی است
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
bulk U حجم بزرگی از چیزی
breadth of mind U بزرگی یا وسعت فکر
he did me a great wrong U بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
(when the) chips are down <idiom> U بامشکل بزرگی مواجه شدن
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
Majesty U بزرگی عظمت وشان واقتدار
Majesties U بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی متوجه ما است
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
piece deresistance U مثلا تیکه بزرگی از گوشت
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
to roll a huge snowball U گلوله بزرگی از برف درست کردن
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
nothing great is easy U هیچ کاری بزرگی اسان نیست
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
the propylaea U نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
breaker U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
miller thumb U یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
broadsheet U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
breakers U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
Police are out in force. U نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
anagogy U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagoge U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
multivolume file U فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
broadsheets U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
emphysema U اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
internally blown flap U فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
multiplan U یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
bulk U رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
number cruncher U یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
batches U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
campus environment U محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
batch U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. U اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
databank U 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
Kasim Ushag design U طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com