Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electro magnet
U
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
electromagnetism
U
خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای مغناطیسی
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetism
U
خاصیت مغناطیسی
geomagnetic
U
خاصیت مغناطیسی زمین
incendivity
U
خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
demagnetize
U
خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
de energize
U
از بین بردن خاصیت مغناطیسی
induced
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
hall effect
U
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
lifting megnet
U
اهنربای بلندکننده بار اهنربای باربردار
field emission
U
پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
noise
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noises
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
flux
U
فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
polar
U
دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
gyromagnetic
U
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
fields
U
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fielded
U
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field
U
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
electromagnetic
U
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
electrode sweep
U
جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
magnetic
U
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
recorder
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism
U
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
can you fined a p proverb?
U
ایامی توانیدضرب المثلی نظیران پیداکند
magnetic tape
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
tenant by sufference
U
مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
diagnostics
U
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
field magnet
U
اهنربای میدان
tractive magnet
U
اهنربای بارکش
crane magent
U
اهنربای جرثقیل
coupling magent
U
اهنربای اتصال
mitis iron
U
اهنربای میتیس
homopolar magnet
U
اهنربای همقطب
lifting magnet
U
اهنربای بارکش
relay magnet
U
اهنربای رله
corrector magnet
U
اهنربای تعدیل کن
corrector magnet
U
اهنربای مصحح
induction cylinder
U
اهنربای استوانهای
induction disk
U
اهنربای صفحهای
electromagnet
U
اهنربای برقی
portative magnet
U
اهنربای بارکش
magnetic bar
U
اهنربای قلمی
magnetic standard
U
اهنربای استاندارد
field magnet
U
اهنربای مولد
closed footed magnet
U
اهنربای چنبری
bar magent
U
اهنربای میلهای
permanent magnet
U
اهنربای دائم
bar magent
U
اهنربای قلمی
permanent magnet
U
اهنربای همیشگی
permanent magnet
U
اهنربای دائمی
moving magnet
U
اهنربای گردان
ironclad magnet
U
اهنربای جوشن دار
moving magnet galvanometer
U
گالوانومتر اهنربای گردان
permanent magnet steel
U
فولاد اهنربای دائمی
differential electromagnet
U
اهنربای برقی تقابلی
compensating magnets
U
اهنربای جبران کننده
bell shaped magnet
U
اهنربای زنگ شتری
anomalous magnet
U
اهنربای غیر عادی
horseshoe magnet
U
اهنربای نعل اسبی
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
moving magnet instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
alnico
U
الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
ferruginous
U
اهنی
gratling
U
کف اهنی
ferrous
U
اهنی
ferrugineous
U
اهنی
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
helmets
U
کلاه اهنی
graters
U
پنجره اهنی
an iron nail
U
میخ اهنی
grated
U
قفس اهنی
grate
U
میلههای اهنی
hoods
U
کلاه اهنی
grate
U
قفس اهنی
rand
U
تسمهء اهنی
an iron bar
U
میله اهنی
helmet
U
کلاه اهنی
hood
U
کلاه اهنی
steel helmet
U
کلاه اهنی
grated
U
میلههای اهنی
bars
U
میله اهنی
gavelock
U
اهرم اهنی
grating
U
چارچوب اهنی
girder iron
U
تیر اهنی
gratings
U
چارچوب اهنی
hoop iron
U
تسمه اهنی
ironware
U
فروف اهنی
iron plate
U
ورق اهنی
iron barrel
U
بشکه اهنی
bar
U
میله اهنی
furniture
U
ابزار اهنی
grater
U
شبکه اهنی
grater
U
پنجره اهنی
grates
U
میلههای اهنی
grates
U
قفس اهنی
martel de fer
U
چکش اهنی
ferreous
U
اهنی رنگ
ironstone
U
کانی اهنی
graters
U
شبکه اهنی
iron core transformer
U
مبدل با هسته اهنی
iron core choke
U
پیچک با هسته اهنی
nonferrous
U
بدون مواد اهنی
girth
U
بست اهنی وچرمی
plowhead
U
میله اهنی گاواهن
girder armature
U
ارمیچر تیر اهنی
ferriferous
U
دارای مواد اهنی
flitched beam
U
تیر چوب اهنی
girths
U
بست اهنی وچرمی
truss bridge
U
پل دارای اسکلت اهنی
steel helmet
U
کلاه خود اهنی
surface plate
U
تراز فلزی یا اهنی
iron core coil
U
پیچک با هسته اهنی
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
stapling
U
گیره کاغذ بست اهنی
gauntlets
U
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
gauntlet
U
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
nonferrous
U
غیراهنی فلزات غیر اهنی
helmet liner
U
استرکلاه اهنی یا کلاه خود
to lay down a railway
U
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
stapled
U
گیره کاغذ بست اهنی
graniteware
U
فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
staple
U
گیره کاغذ بست اهنی
caliper
U
پرگار اهنی اندازه گیر
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
dumb bell
U
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
skewer
U
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
centerboard
U
تیر یا صفحه اهنی میان قایق
wedges
U
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedge
U
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging
U
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
skewered
U
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewering
U
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewers
U
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedged
U
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
goffer
U
اهنی که باان توری راچین میدهند
iron boot
U
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
jacob's staff
U
چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
club car
U
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
gangplow
U
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
parliamentary train
U
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
granger road
U
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
waffled
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
quoit
U
نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
mashy
U
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
navigating
U
خاصیت
propertyless
U
بی خاصیت
property
U
خاصیت
inefficacious
U
بی خاصیت
neer do well or well
U
بی خاصیت
navigate
U
خاصیت
navigated
U
خاصیت
navigates
U
خاصیت
affection
U
خاصیت
virtues
U
خاصیت
virtue
U
خاصیت
quale
U
خاصیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com