English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
southern U اهل جنوب
southerner U اهل جنوب
southerners U اهل جنوب
lowlander U اهل جنوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
Antarctic U قطب جنوب
South Pole U قطب جنوب
southbound U عازم جنوب
southward U سوی جنوب
southern U جنوبا بطرف جنوب
sou'westers U جنوب غربی
south U جنوب
south U بسوی جنوب نیم روز
south-west U جنوب غرب
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south-east U جنوب شرق
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south-western U جنوب غربی
south-eastern U جنوب شرقی
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
antarctic circle U مدار قطب جنوب
azimuth U نقطه جنوب
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
libecchio U باد جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
notus U باد جنوب
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
soiuth ward U بسوی جنوب
soiuthern cross U صلیب جنوب
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
souithernism U رسوم واداب جنوب
south east U جنوب شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
south east U سوی جنوب خاور
south east U در جنوب خاور
south easterly U جنوب خاوری
south easterly U سوی جنوب خاور
south eastern U جنوب خاوری
south eastern U جنوب شرقی
southeast U جنوب خاوری
southeast U جنوب شرقی
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south wards U بسوی جنوب
south west U جنوب غرب
south west U جنوب باختر جنوب غربی
south west U سوی جنوب باختر
south west U در جنوب باختر
south westerly U جنوب باختری
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south western U جنوب غربی
south western U جنوب باختری
southeaster U باد جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southeastward U در جهت جنوب خاوری
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
southland U سرزمین جنوب
southwest U واقع در جنوب غربی
southwester U باد جنوب غربی
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwestward U درجهت جنوب باختری
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southwestwards U درجهت جنوب باختری
the south pole U قطب جنوب
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
south <adj.> U جنوب
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com