English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
state U دولت استان
state- U دولت استان
stated U دولت استان
states U دولت استان
stating U دولت استان
shire U استان
shire U به استان تقسیم کردن
shires U استان
shires U به استان تقسیم کردن
county town U حاکم نشین استان
county towns U حاکم نشین استان
counties U استان
county U استان
province U استان
provinces U استان
Welsh U اهل استان ولز انگلستان
maritime U استان بحری یاساحلی
court of appeal U دادگاه استان
courts of appeal U دادگاه استان
county magestrate U قاضی دادگاه استان
court of province U دادگاه استان
eparchy U استان
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
hawk eye U کنیه اهل استان ایوا
hoosier U لقب استان ومردم ایندیانا
illinois U استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
jayhawker U لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
manchuria U استان منچوری
massachusett U استان ماساچوست
massachusetts U استان ماساچوست
nomarchy U استان
pomeranian U اهل استان "ژپومرانیا"
posse comitatus U قدرت قانونی یک بخش یا یک استان
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
provice U استان
quebec U استان " کبک " در مشرق کانادا
sectionalism U استان گرایی
sectionalism U طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
state attorney U نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
state bank U بانک استان
state flower U گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
state's attorney U نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
tarheel U اهل استان کارولینای شمالی امریکا
texas U استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
the principality U استان WALES که اسما بران حکومت دارد
the principality of wales U استان WALES که اسما بران حکومت دارد
the story is at an end U استان به پایان رسیده است
upstater U اهل شمال استان
welch U اهل استان ولزانگلستان
welcher U اهل استان ولز انگلستان
welsher U اهل استان ولز انگلستان
Azerbaijan U استان آذربایجان
Moldavia U استان ملداوی
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
Nain U شهر نائین در استان اصفهان
Qainat U منطقه قائنات در استان خراسان
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Rudbar U شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Zanjan U استان زنجان
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com