English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I want to swim ,are you on ? U اهلش هستی شنا کنیم ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
let us say U فرض کنیم
let us play U بازی کنیم
let us be brief U مختصر کنیم
let us be brief U کوتاه کنیم
briefly speaking U مختصر کنیم
being U هستی
realities U هستی
reality U هستی
esse U هستی
thou art U تو هستی
essence U هستی
existence U هستی
existences U هستی
We move out on the 1st. U ما یکم بارکشی می کنیم.
let ab be equal to cd U فرض کنیم ab با cd برابرباشد
Let us suppose ... U حالا فرض کنیم که ...
to give being to U هستی بخشیدن
to call into being U هستی دادن
to bring existence U هستی دادن
vivifier U هستی بخش
All right? U سالم هستی؟
Is everything all right? U سالم هستی؟
Are you hungry? U تو گرسنه هستی؟
What are you waiting for ? U معطل چه هستی ؟
corporality U هستی جسمانی تن
ens U هستی مطلق
individuum U هستی مطلق
extant U دارای هستی
existentialism U هستی گرایی
ingenerate U هستی دادن
existential U مربوط به هستی
ontology U هستی شناسی
objectivity U هستی واقعیت
realities U هستی اصلیت
reality U هستی اصلیت
ontologist U هستی شناس
We'd like to pay separately. ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
let us make a p for home U کوشش کنیم زودبخانه برسیم
We live in the Machine Age . U ما درعصر ماشین زندگه می کنیم
peach and straddle U بالا می کشیم وخرابش می کنیم
cosmic U مربوط به عالم هستی
cosmic U مربوط بعالم هستی
raw deal <idiom> U آخر خط ،پایان هستی
ontological U وابسته به هستی شناسی
pre existence U هستی از پیش ازلیت
individuum U هستی تجزیه ناپذیر
substantively U با داشتن هستی جداگانه
antitheist U منکر هستی خدا
inesse U دارای هستی واقعی
We've given notice that we're moving out of the apartment. U ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
Let's drop the subject. U از این موضوع صرف نظر کنیم .
it can be altered at pleasure U هر وقت بخواهیم میتوانیم انرااصلاح کنیم
We are living in the age of mass communication. U ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
Lets talk man to man . U بیا مرد ومردانه با هم صحبت کنیم
We should be leaving now. U باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
We should not indulge in personalities. U نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
i had best to leaveit U بهترین کاران است که ان راول کنیم
being U زمان حال فعل be to هستی
nirvanas U پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
You are stll a child in her eyes. U به چشم اوهنوز یک بچه هستی
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
nirvana U پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
A rapid response would be appreciated. U از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
starting with the issue of July 1 U هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
It's time to prepare the meal. U وقتش رسیده است که غذا را آماده کنیم.
We must inquire into this matter. U درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
Lets suppose the news is true . U حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
We finally succeed in making a radio contact. U عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
Supposing it rains , what shall you do ? U فرض کنیم باران بیاید آنوقت شما چه می کنید ؟
We do not usually go places that cost a lot of money. U ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
We all think he is very nice. U ما همه فکر می کنیم که او [مرد] آدم خوبی است.
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
Very funny ! Ha , ha , ha ! U یخ کنی ( خیلی لوس وبی مزه هستی )
He's always moaning that we use too much electricity. U او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
Well, now everyone's here, we can begin. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Let's see how much you can take. <idiom> U ببینیم چند مرد حلاج هستی. [اصطلاح روزمره]
Are you still around? U هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
Let's play for keeps. U بیا جدی بازی کنیم. [روی پول یا هر چیزی بها دار]
I appreciate your concern, but I'm fine. U خیلی سپاسگذارم از اینکه دلواپس هستی اما من حالم خوب است.
metagnosticism U عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com