English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doggo U اهسته ناپدید شونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disappearing target U هدف ناپدید شونده
precipitates U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting U بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitating U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
the invisible U جهان ناپدید
vanishing U ناپدید شدن
vanishes U ناپدید شدن
vanished U ناپدید شدن
vanish U ناپدید شدن
disappear U ناپدید شدن
disappeared U ناپدید شدن
disappearing U ناپدید شدن
disappears U ناپدید شدن
the invisible world U جهان ناپدید
go off into the blue U ناپدید شدن
evanesce U کم کم ناپدید شدن
invisibly U بطور ناپیدایا ناپدید
invisible U ناپدید غیر مرئی
we lost sight of him U از نظر ما ناپدید شد او را گم کردیم
evanesce U بتدریج محوو ناپدید شدن
bombed out U زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bombed U زیر اب ناپدید شدن موج سوار
gas U ناپدید شدن موج سوار زیر اب
gases U ناپدید شدن موج سوار زیر اب
gassed U ناپدید شدن موج سوار زیر اب
gasses U ناپدید شدن موج سوار زیر اب
bomb U زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bombs U زیر اب ناپدید شدن موج سوار
get the axe U ناپدید شدن موج سوار زیر اب با شکستن موج
kamikaze U ناپدید شدن عمدی موج سوارزیر موج
ritardando U اهسته تر
low low U اهسته اهسته
lightly U اهسته
quietly U اهسته
plodder U اهسته رو
slowly U اهسته
slows U اهسته
silently U اهسته
slowing U اهسته
languidly U اهسته
slowest U اهسته
slower U اهسته
slowed U اهسته
slow U اهسته
slow down U اهسته
below ones breath U اهسته
indistinct U اهسته
fabian U اهسته رو
limper U اهسته رو
lento a U اهسته
lentamente U اهسته
low U اهسته
gradual U اهسته
largo a U اهسته
tardo U اهسته
catlike U اهسته رو
cattish U اهسته رو
slow footed U اهسته
at a slow pace U اهسته
crawl U اهسته خزیدن
goose-steps U قدم اهسته
goose-step U قدم اهسته
goose-stepping U قدم اهسته
crawled U اهسته خزیدن
crawls U اهسته خزیدن
goose-stepped U قدم اهسته
softens U اهسته ترکردن
slackening U اهسته کردن
to wear away U اهسته راندن
andante U نسبتا اهسته
jiggling U تکان اهسته
jiggles U تکان اهسته
jiggled U تکان اهسته
rallenttando U بتدریج اهسته تر
jiggle U تکان اهسته
slackens U اهسته کردن
slid U اهسته رفتن
trudge U قدم اهسته
slackened U اهسته کردن
soften U اهسته ترکردن
dead slow U خیلی اهسته
dink U ضربه اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
pianissimo U بسیار اهسته
percuss U اهسته زدن به
dogtrot U یورتمه اهسته
slacken U اهسته کردن
trickle charge U پر کردن اهسته
goose step U قدم اهسته
dabs U اهسته زدن
dabbed U اهسته زدن
dab U اهسته زدن
trudging U قدم اهسته
trudges U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
softened U اهسته ترکردن
simmer U اهسته جوشیدن
low U پایین اهسته
susurration U سخن اهسته
jogging U اهسته دویدن
mealy mouthed U اهسته حرف زن
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
sluggish U بطی اهسته رو
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
to burn down or low U اهسته ترسوختن
slow paced U اهسته خرام
slow paced U اهسته گام
simmered U اهسته جوشیدن
simmering U اهسته جوشیدن
slow and steady U اهسته وپیوسته
slow ahead U اهسته به جلو
jogged U اهسته دویدن
jogs U اهسته دویدن
jog U اهسته دویدن
lockstep U قدم اهسته
largo U اهسته و مفصل
tap U اهسته زدن
to slack up U کم کم اهسته کردن
languid U بی حال اهسته
simmers U اهسته جوشیدن
tapping U اهسته زدن
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
tip U ضربت اهسته
tipping U ضربت اهسته
tapped U اهسته زدن
lagging U اهسته کند
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
elutriate U اهسته خالی کردن
jiggle U اهسته تکان دادن
drifts U مقصود جریان اهسته
drifting U مقصود جریان اهسته
gentlest U اهسته ملایم کردن
jiggled U اهسته تکان دادن
jiggles U اهسته تکان دادن
jiggling U اهسته تکان دادن
drift U مقصود جریان اهسته
drifted U مقصود جریان اهسته
slow U اهسته کردن یاشدن
ruffle U صدای طبل اهسته
ruffles U صدای طبل اهسته
ruffling U صدای طبل اهسته
creeper U گوی غلطان و اهسته
creepers U گوی غلطان و اهسته
fox trot U یورتمه اهسته اسب
feather U اهسته زدن گوی
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
decelerating U کندکردن اهسته کردن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
gentler U اهسته ملایم کردن
gentle U اهسته ملایم کردن
joggers U کسیکه اهسته می دود
steady on U اهسته به سمت هدف
oozes U اهسته جریان یافتن
oozed U اهسته جریان یافتن
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
slowed U اهسته کردن یاشدن
slower U اهسته کردن یاشدن
ooze U اهسته جریان یافتن
slowest U اهسته کردن یاشدن
slowing U اهسته کردن یاشدن
slows U اهسته کردن یاشدن
tap U ضربت اهسته شیر
tapped U ضربت اهسته شیر
tapping U ضربت اهسته شیر
jogger U کسیکه اهسته می دود
to speak under one's breath U اهسته سخن گفتن
to tread light U اهسته لگد زدن
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
decanting U اهسته خالی کردن
decanted U اهسته خالی کردن
decant U اهسته خالی کردن
whispery U اهسته صحبت کننده
coddling U اهسته جوشاندن یا پختن
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
oozing U اهسته جریان یافتن
decants U اهسته خالی کردن
jogger U دونده با گامهای اهسته ومنظم
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
pat U دست زدن اهسته قالب
joggers U دونده با گامهای اهسته ومنظم
patted U دست زدن اهسته قالب
patting U دست زدن اهسته قالب
pats U دست زدن اهسته قالب
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
logged U اهسته وکند شده در حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com