English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coddling U اهسته جوشاندن یا پختن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
slowed U اهسته
slow U اهسته
low low U اهسته اهسته
slow down U اهسته
slow footed U اهسته
slowing U اهسته
fabian U اهسته رو
at a slow pace U اهسته
slows U اهسته
below ones breath U اهسته
catlike U اهسته رو
plodder U اهسته رو
limper U اهسته رو
slower U اهسته
languidly U اهسته
tardo U اهسته
silently U اهسته
lightly U اهسته
lentamente U اهسته
cattish U اهسته رو
indistinct U اهسته
slowly U اهسته
slowest U اهسته
largo a U اهسته
ritardando U اهسته تر
quietly U اهسته
low U اهسته
gradual U اهسته
lento a U اهسته
crawled U اهسته خزیدن
crawl U اهسته خزیدن
crawls U اهسته خزیدن
trudging U قدم اهسته
dab U اهسته زدن
trudges U قدم اهسته
dabbed U اهسته زدن
trudged U قدم اهسته
dabs U اهسته زدن
trudge U قدم اهسته
slid U اهسته رفتن
goose step U قدم اهسته
dogtrot U یورتمه اهسته
jogging U اهسته دویدن
jogged U اهسته دویدن
jog U اهسته دویدن
slacken U اهسته کردن
slackened U اهسته کردن
slackening U اهسته کردن
jiggle U تکان اهسته
jiggling U تکان اهسته
tipping U ضربت اهسته
jogs U اهسته دویدن
low U پایین اهسته
slackens U اهسته کردن
dink U ضربه اهسته
dead slow U خیلی اهسته
softened U اهسته ترکردن
jiggled U تکان اهسته
lagging U اهسته کند
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
mealy mouthed U اهسته حرف زن
soften U اهسته ترکردن
softens U اهسته ترکردن
tip U ضربت اهسته
simmering U اهسته جوشیدن
tapping U اهسته زدن
simmer U اهسته جوشیدن
tapped U اهسته زدن
to slack up U کم کم اهسته کردن
tap U اهسته زدن
to burn down or low U اهسته ترسوختن
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
simmered U اهسته جوشیدن
susurration U سخن اهسته
jiggles U تکان اهسته
slow ahead U اهسته به جلو
slow and steady U اهسته وپیوسته
languid U بی حال اهسته
slow paced U اهسته گام
slow paced U اهسته خرام
sluggish U بطی اهسته رو
simmers U اهسته جوشیدن
andante U نسبتا اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
goose-stepping U قدم اهسته
percuss U اهسته زدن به
goose-stepped U قدم اهسته
goose-step U قدم اهسته
pianissimo U بسیار اهسته
trickle charge U پر کردن اهسته
goose-steps U قدم اهسته
largo U اهسته و مفصل
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
to wear away U اهسته راندن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
lockstep U قدم اهسته
decelerated U کندکردن اهسته کردن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
ruffling U صدای طبل اهسته
creeper U گوی غلطان و اهسته
jiggling U اهسته تکان دادن
jiggles U اهسته تکان دادن
drift U مقصود جریان اهسته
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerating U کندکردن اهسته کردن
to tread light U اهسته لگد زدن
to speak under one's breath U اهسته سخن گفتن
jiggled U اهسته تکان دادن
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
jiggle U اهسته تکان دادن
feather U اهسته زدن گوی
ruffle U صدای طبل اهسته
ruffles U صدای طبل اهسته
gentler U اهسته ملایم کردن
whispery U اهسته صحبت کننده
drifts U مقصود جریان اهسته
drifting U مقصود جریان اهسته
drifted U مقصود جریان اهسته
creepers U گوی غلطان و اهسته
steady on U اهسته به سمت هدف
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
elutriate U اهسته خالی کردن
tapping U ضربت اهسته شیر
jogger U کسیکه اهسته می دود
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
joggers U کسیکه اهسته می دود
decants U اهسته خالی کردن
decanting U اهسته خالی کردن
decanted U اهسته خالی کردن
decant U اهسته خالی کردن
fox trot U یورتمه اهسته اسب
ooze U اهسته جریان یافتن
oozed U اهسته جریان یافتن
oozes U اهسته جریان یافتن
oozing U اهسته جریان یافتن
tapped U ضربت اهسته شیر
tap U ضربت اهسته شیر
gentlest U اهسته ملایم کردن
gentle U اهسته ملایم کردن
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
slow U اهسته کردن یاشدن
slowed U اهسته کردن یاشدن
slower U اهسته کردن یاشدن
slowest U اهسته کردن یاشدن
doggo U اهسته ناپدید شونده
slowing U اهسته کردن یاشدن
slows U اهسته کردن یاشدن
logged U اهسته وکند شده در حرکت
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
to pat upon something U اهسته دست بر چیزی زدن
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
cooing U اهسته بازمزمه ادا کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
pat U دست زدن اهسته قالب
cooed U اهسته بازمزمه ادا کردن
retards U عقب انداختن اهسته کردن
retarding U عقب انداختن اهسته کردن
retard U عقب انداختن اهسته کردن
jogger U دونده با گامهای اهسته ومنظم
patting U دست زدن اهسته قالب
coo U اهسته بازمزمه ادا کردن
coos U اهسته بازمزمه ادا کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
joggers U دونده با گامهای اهسته ومنظم
patted U دست زدن اهسته قالب
flicks U ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking U ضربت اهسته و سبک با شلاق
pats U دست زدن اهسته قالب
flicked U ضربت اهسته و سبک با شلاق
flick U ضربت اهسته و سبک با شلاق
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
to p aperson on the back U اهسته دست به پشت کسی زدن
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
piano U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
pianos U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
bunting U روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
minuet U رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
paces U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
parade lap U رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
paced U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com