Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stiffening
U
اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
eye glass
U
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
wash board
U
تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
freezing mixture
U
نمک بایخ یابرف که برای افسردن بکارمیبرند
buckhorn
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
watch guard
U
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
dimity
U
دمیاطی :پارچه نخی سفت باف وراه راه که برای پرده بکارمیبرند
hookup
U
تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
pack
U
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs
U
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
adds
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
stiffened
U
سخت کردن اهار زدن
dresses
U
اهار زدن مستقیم کردن
stiffens
U
سخت کردن اهار زدن
stiffen
U
سخت کردن اهار زدن
dress
U
اهار زدن مستقیم کردن
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
standardised
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardising
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizing
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
to feel for another
U
برای دیگری متاثرشدن
pur autre vie
U
برای مدت عمر دیگری
compurgator
U
یادکننده سوگند برای تبرئه دیگری
farm out
<idiom>
U
شخص دیگری برای انجام کار
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
cascade connection
U
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
texture mapping
U
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
prehend
U
اهار
starch
U
اهار
starches
U
اهار
unstarched
U
بی اهار
amylaceous f.
U
اهار
(in) care of someone
<idiom>
U
فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
additives
U
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
hackery
U
ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
word
U
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
worded
U
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
takedown
U
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
sizes
U
اهار زدن
size
U
اهار زدن
hot press
U
اهار زدن
dressing
U
اهار زنی
dressings
U
اهار زنی
mercerizing
U
اهار زدن
hack hammer
U
چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
matrass
U
شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
dinner wagon
U
میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
piggyback
U
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
machined
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
bookends
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
piggybacks
U
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
hot press
U
منگنه ماشین اهار
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
U
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
owelty
U
سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
wheel sucker
U
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
dressing and straightening machine
U
دستگاه اهار زنی و مستقیم کنی
workflow
U
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
intermediate
U
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
scrim
U
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
How very odd. Well I never.
U
چه چیزها ( بعلامت تعجب )
I am not expected to tell you every thing , am I ?
U
مگرتمام چیزها رابایدبه تو گفت
Enantiodroma
U
گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
lot
U
گروه
[توده]
از مردم یا چیزها
visibility was poor
U
چیزها درست دیده نمیشد
it is another name for
U
نام دیگری است برای ......با....مترادف است
purer
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purest
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
She has had many privations in her youth .
U
درجوانی از بسیاری چیزها محروم مانده
pure
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
searched
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searchingly
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
search
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
black wash
U
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
accumulates
U
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulating
U
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
paranomia
U
اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
accumulate
U
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
exceptions
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
subtraction
U
کم کردن یک عدد از دیگری
personifies
U
رل دیگری بازی کردن
personified
U
رل دیگری بازی کردن
personify
U
رل دیگری بازی کردن
personifying
U
رل دیگری بازی کردن
passing off
U
به اسم دیگری معامله کردن
to t.
U
بحقوق دیگری تجاوز کردن
to transubstantiate
U
به جسم دیگری تبدیل کردن
interrupts
U
حرف دیگری را قطع کردن
rephrase
U
به طرز دیگری بیان کردن
rephrased
U
به طرز دیگری بیان کردن
rephrases
U
به طرز دیگری بیان کردن
interrupt
U
حرف دیگری را قطع کردن
hold at disposal
U
در اختیار دیگری نگهداری کردن
impersonation
U
نقش دیگری رابازی کردن
reword
U
باواژههای دیگری بیان کردن
rephrasing
U
به طرز دیگری بیان کردن
interrupting
U
حرف دیگری را قطع کردن
transubstantiate
U
بجسم دیگری تبدیل کردن
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
converted
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to play off
U
از سر خود وا کردن و بجان دیگری انداختن
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
convert
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converts
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something
[for something]
U
مبادله کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
converting
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
pirate
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirating
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunt
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirates
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to shift off responsibility
U
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
pirated
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunts
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
shunted
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
emulating
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulated
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulate
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulates
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
media
U
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
posted
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
transcribes
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
to second somebody
U
ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن
[اصطلاح رسمی]
transcribing
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
posts
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
transcribe
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
finder
U
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com