Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fingered
U
انگشت مانند
digitiform
U
انگشت مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mitten
U
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens
U
دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
fingerprinted
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprint
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
monodactylous
U
تک انگشت
dactyl
U
انگشت
digit
U
انگشت
adactylous
U
بی انگشت
fingers
U
انگشت
finger
U
انگشت
digits
U
انگشت
forefingers
U
انگشت نشان
forefingers
U
انگشت شهادت
fingerprinted
U
اثر انگشت
the first or index finger
U
انگشت نشان
the first or index finger
U
انگشت شهادت
fingerprint
U
اثر انگشت
fingering
U
استفاده از انگشت
finger
U
انگشت زدن
pinkie
U
انگشت کوچک
fingers
U
انگشت زدن
potentilla
U
پنج انگشت
middle finger
U
انگشت میان
pollex
U
انگشت شست
marplot
U
انگشت به شیر زن
medius
U
انگشت میان
medius
U
انگشت وسطی
fingerprinting
U
اثر انگشت
fingerprints
U
اثر انگشت
fingertip
U
نوک انگشت
fingertips
U
نوک انگشت
pinky
U
انگشت کوچک
conspicuous
U
انگشت نما
fingered
U
انگشت دار
forefinger
U
انگشت شهادت
syndacty
U
چسبیده انگشت
egregious
U
انگشت نما
to become a byword
U
انگشت نماشدن
soon koot
U
نوک انگشت
soleprint
U
انگشت نگاری از پا
agnail
U
میخچهء پا یا انگشت پا
finger mark
U
اثر انگشت
phalange
U
بند انگشت
the ring finger
U
انگشت حلقه
the middle finger
U
انگشت میانه
the little finger
U
انگشت کهین
toenail
U
ناخن انگشت پا
toenails
U
ناخن انگشت پا
cinquefoil
U
پنج انگشت
cinqfoil
U
پنج انگشت
dactylagraphy
U
انگشت نگاری
dactylitis
U
اماس انگشت
dactyloscopy
U
انگشت نگاری
digitate
U
انگشت دار
finger print
U
اثر انگشت
little fingers
U
انگشت کوچک
index fingers
U
انگشت نشان
finger painting
U
نقاشی با انگشت
rule of thumb
U
حساب انگشت
ring finger
U
انگشت انگشتر
sawison keut
U
نوک دو انگشت
ring fingers
U
انگشت انگشتر
five finger
U
پنج انگشت
forefinger
U
انگشت نشان
notoriety
U
انگشت نمایی
knuckle
U
بند انگشت
knuckles
U
بند انگشت
gazing stock
U
انگشت نما
index finger
U
انگشت نشان
tap the door with your fingers
U
انگشت بزنید بدر
his hand want's two fingers
U
دستش دو انگشت ندارد
knucklebone
U
استخوان بند انگشت
To finger something.
U
به چیزی انگشت زدن
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
polydactyl
U
چند انگشتی پر انگشت
To take fingerprints.
U
انگشت نگاری کردن
the little finger
U
انگشت کوچک کلنج
pinkie
U
انگشت کوچک دست
finger tapping
U
ضربه زنی با انگشت
finger play
U
استفاده از انگشت درشمشیربازی
finger mark
U
با انگشت چرک کردن
finger thumb opposition
U
تقابل شست و انگشت
his hand lack one finger
U
دستش یک انگشت ندارد
hitsu shiubi
U
مفصل انگشت وسط
notoriously
U
بطور انگشت نما
nose-picking
U
انگشت کردن در بینی
to run over
U
تند انگشت گذاشتن
indexes
U
نمودار انگشت سبابه
indexed
U
نمودار انگشت سبابه
index
U
نمودار انگشت سبابه
proverbialize
U
انگشت نما کردن
phalanges
U
استخوان انگشت گروه
little finger
U
انگشت کوچک دست
finger glass
U
فرف انگشت شوئی
finger print department
U
اداره انگشت نگاری
ring finger
U
انگشت چهارم دست چپ
phalange
U
استخوان انگشت یاپنجه
pettitoes
U
چیز بی ارزش انگشت پا
ring fingers
U
انگشت چهارم دست چپ
flagrant
U
انگشت نما رسوا
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
toes
U
با انگشت پا زدن یاراه رفتن
agnus castus
U
پنج انگشت فلفل بری
lumbrical
U
ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
to make an e. of oneself
U
خود را انگشت نما کردن
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
a man's best friends are his ten fingers
<proverb>
U
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
toe
U
با انگشت پا زدن یاراه رفتن
jam
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
jammed
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
fingering
U
پنجه گذاری انگشت کاری
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
poking
U
فشار با نوک انگشت حرکت
pokes
U
فشار با نوک انگشت حرکت
pizzicato
U
با ضرب نوک انگشت یاناخن
poked
U
فشار با نوک انگشت حرکت
poke
U
فشار با نوک انگشت حرکت
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
jams
U
گرفتن شکاف کوه با انگشت
to prod somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
To be flabbergasted (bewildered).
U
انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
To be conspicuous.
U
انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
twos
U
دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
two
U
دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
syndactyl
U
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
to gouge out a persons eye
U
چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
percuss
U
بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
hang ten
U
سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
ageum son
U
قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
to cross self
U
با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
to queer the pitch for any one
U
نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
moulage
U
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
lift
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
parmakli
U
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
dump
U
رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
vide
U
مانند
tough
U
پی مانند
uniquely
U
بی مانند
unique
U
بی مانند
thready
U
نخ مانند
reedier
U
نی مانند
tougher
U
پی مانند
toughest
U
پی مانند
fulidal
U
اب مانند
frothy
U
کف مانند
string
U
نخ مانند
analogues
U
مانند
similiar
U
مانند
analogue
U
مانند
argillaceous
U
رس مانند
unequaled
U
بی مانند
simulant
U
مانند
analogous
U
مانند
encephaloid
U
مخ مانند
fluty
U
نی مانند
reediest
U
نی مانند
reedy
U
نی مانند
filiform
U
نخ مانند
blotchy
U
لک مانند
arundinaceous
U
نی مانند
aquiform
U
اب مانند
and so on
U
و مانند ان
argillaceous
U
گل مانند
etc
U
و مانند آن
impish
U
جن مانند
etcetera
U
و مانند ان
womanlike
U
زن مانند
without an e.
U
بی مانند
analog
U
مانند
myrtle formed
U
اس مانند
goatish
U
بز مانند
floriform
U
گل مانند
after the example of
U
مانند
similar
U
مانند
anthoid
U
گل مانند
threadlike
U
نخ مانند
unapproachable
U
بی مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
unparalleled
U
بی مانند
mammilary
U
مانند
near-
U
مانند
foggiest
U
مانند مه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com