Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
New and used cars are sold here .
U
انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
loss leader
U
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car?
U
چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
stale
U
پر زور وکهنه
fogeys
U
ادم عقب مانده وکهنه پرست
fogey
U
ادم عقب مانده وکهنه پرست
fogy
U
ادم عقب مانده وکهنه پرست
fogies
U
ادم عقب مانده وکهنه پرست
gutter man
U
دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
Jerry builder
U
بساز و بفروش
to work off
U
بفروش رساندن اب کردن
sell
U
فروختن بفروش رفتن
selling
U
فروختن بفروش رفتن
sells
U
فروختن بفروش رفتن
soft sell
U
بانرمی وملایمت بفروش رساندن
such goods will sell very high
U
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
sold
U
فروخته شده بفروش رفته
to go off
U
بفروش رفتن نتیجه دادن
work off
U
از شر چیزی خلاص شدن بفروش رساندن
piece goods
U
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
products customarily found in a pharmacy
U
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
sell-out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-outs
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
If you want to sell your car , I am your man .
U
اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
floorboards
U
کف اتوموبیل
floorboard
U
کف اتوموبیل
motor cars
U
اتوموبیل
motor car
U
اتوموبیل
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
To back up the car .
U
اتوموبیل راعقب زد
A private car.
U
اتوموبیل شخصی
the car goes nice and fast
U
اتوموبیل بد نمیرود
To start (switch on ) the car (engine).
U
اتوموبیل راروشن کردن
He was run over by a car.
U
اتوموبیل اورازیر گرفت
The car ran over mylegs.
U
اتوموبیل از روی پایم رد شد
two seater
U
اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
To get into (ride in)a car .
U
سوار اتوموبیل شدن
The car had no licence ( number ) plate .
U
اتوموبیل بی نمره بود
Her car brushed mine . She rammed my car .
U
با اتو موبیل اش مالید به اتوموبیل من
Our car was stuck in the
U
اتوموبیل ما در گه گیر کرده بود
Dont stick your head out of the car window.
U
سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
Several cars collided.
U
چندین اتوموبیل بهم خوردند
The car hasnt got enough pull for the uphI'll.
U
اتوموبیل سر با لائی را نمی کشد
Signal a car to stop .
U
علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
It is a compact car.
U
اتوموبیل جمع وجوری است
This is a very solid car.
U
این اتوموبیل خیلی محکم است
I intend to buy a car .
U
خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
Let the car cool off.
U
بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
The car in front is obstructintg us.
U
اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
WI'll you give the car a wash (wash – down) please.
U
ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
This car is of Iranian make (manufacture).
U
این اتوموبیل ساخت ایران است
pull over
U
اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
The car engine doesnt run ( work ) .
U
موتور اتوموبیل کارنمی کند ( از کار ؟ فتاده )
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .
U
اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
This car wI'll do beautifully .
U
این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
This car can hold 6 persons comefortably.
U
دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
This car is heavy on petrol ( gas ) .
U
این اتوموبیل مصرف بنزینش زیاد است
Car no. 6 is leading.
U
اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
The car is now in perfect running order .
U
اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
species
U
انواع
forms of currency
U
انواع پول
skink
U
انواع سوسمارهای شن زی
categories
U
انواع اماد
rear waistlock and forward inside leg tr
U
انواع درو
sparrows
U
انواع گنجشگ
inside sarma
U
انواع کنده رو
mountain ash
U
انواع تیس
Adelie Penguin
U
از انواع پنگوئن
truss types
U
انواع خرپا
cannabis
U
انواع شاهدانه
fish
U
انواع ماهیان
sparrow
U
انواع گنجشگ
betony
U
انواع بتونقیه
categories of maintenance
U
انواع نگهداری
fishes
U
انواع ماهیان
fished
U
انواع ماهیان
metasequoia
U
انواع درختان برگریزکاج
wild parsley
U
انواع هویج وحشی
osteopathy
U
انواع امراض استخوانی
wigeon
U
انواع اردکهای ابی
roble
U
انواع درختان کاج
widgeon
U
انواع اردکهای ابی
constrictor
U
انواع مارهای >بوا<
potatoes
U
انواع سیب زمینی
washers
U
انواع واشر فلزی
sprints
U
انواع مسابقههای سرعت
bulhead
U
انواع ماهیان سربزرگ
squids
U
انواع سرپاوران 01بازویی
string bean
U
انواع لوبیا سبز
squid
U
انواع سرپاوران 01بازویی
granadilla
U
انواع گل ساعت گرمسیری
fak
U
انواع هزینه حمل
string beans
U
انواع لوبیا سبز
sprinted
U
انواع مسابقههای سرعت
amaryllis
U
انواع تیرهء نرگسیان
sprint
U
انواع مسابقههای سرعت
multifarious
U
دارای انواع مختلف
potato
U
انواع سیب زمینی
washer
U
انواع واشر فلزی
wolverine
U
انواع پستانداران گوشتخوار دله
adobe type manager
U
مدیر انواع فونت ادوبی
eventing
U
انواع مسابقه اسب سواری
spruce
U
انواع کاج میلاد صنوبر
walleye
U
انواع مختلف اردک ماهی
spruces
U
انواع کاج میلاد صنوبر
walleyed
U
انواع مختلف اردک ماهی
bluebells
U
انواع گل استکانی ابی رنگ
bacteriologist
U
متخصص شناسایی انواع باکتریها
witloof
U
انواع کاسنی مخصوص سالاد
glue sniffing
U
بو کردن برخی از انواع چسب
loon
U
انواع پنگوئنهای ماهیخوار و غواص
pompon
U
انواع گل داودی منگوله نما
silverfish
U
انواع ماهیان نقره فام
jurel
U
انواع ماهیان خارداردم چنگالی
king snake
U
انواع مارهای جنس Lampropeltis
bluebell
U
انواع گل استکانی ابی رنگ
lygus bug
U
انواع حشرات کوچک مکنده
goldenrod
<adj.>
<noun>
U
یکی از انواع رنگ زرد
iceland poppy
U
انواع خشخاش مزروعی چندساله
nettle
U
انواع گزنه تیغی گزنده
rock pitons
U
انواع میخهای سنگ نوردی
sailfish
U
انواع شمشیرماهیان دندان دار
loggerhead
U
انواع مرغان مگس خوار
silkweed
U
انواع جلبکهای لیفی نرم
nettles
U
انواع گزنه تیغی گزنده
The two cars had a head –on collision.
U
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
ticks
U
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
wren
U
انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
tick
U
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
wrens
U
انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
ticked
U
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
leafhopper
U
انواع حشرات ازراسته نیم بالان
sienna
U
انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
swizzle
U
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
twayblade
U
انواع ثعلب دارای برگ زوجی
digital equipment corporation
U
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
benzine
U
انواع مواد نفتی قابل اشتعال
maple syrup
U
شربتی که از تغلیظ انواع افراتهیه میشود
heptose
U
انواع قندهای ایزومریک بفرمول 7O41H7C
transistor
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
transistors
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
roundworm
U
انواع کرم های گرد انگل روده
shiner
U
انواع ماهیان کوچک ونقره فام امریکایی
snowbush
U
انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
acanthocephala
U
انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
big heads
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
big head
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
type
U
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
types
U
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
typed
U
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
langur
U
انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
ports
U
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
nuclide
U
انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
hottentot
U
یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
pipping
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
scattered design
U
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
goosefoot
غازپا
[انواع گیاهان تیره غازپا شامل اسفناج]
freiht all kinds
U
رسید اماری حمل انواع هزینه حمل
intergeneric
U
بین انواع نژادی بین طبقهای
uberrima fides
U
صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
rose motif
U
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
paradise rug
U
طرح درختی باغ و گل
[در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Millefleurs design
U
طرح هزاران گل
[در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
Joshegan
U
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Jaff design
U
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
vase design
U
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com