English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
marginal man U انسان حاشیهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
margins U حاشیهای
marginal U کم حاشیهای
margin U حاشیهای
limbic U حاشیهای
marginal U حاشیهای
overhead costs U هزینههای حاشیهای
bi margin format U نقشه دو حاشیهای
sunk cost U هزینه حاشیهای
marginal frequencies U فراوانیهای حاشیهای
marginal group U گروه حاشیهای
beside the point <idiom> U مسائل حاشیهای
overhead U منابع حاشیهای
marginal U حاشیهای خطرناک
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
bleeding edge U حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
human being U انسان
loard of creation U انسان
homo U انسان
mortals U انسان
human beings U انسان
in human shape U انسان
mortal U انسان
homosapiens U انسان
mans U انسان
man U انسان
atomy U اسکلت انسان
voicing U صدای انسان
humankind U نوع انسان
brisket U سینه انسان
economic man U انسان اقتصادی
anthropology U انسان شناسی
dewlap U غبغب انسان
anthropoids U شبه انسان
voice U صدای انسان
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
godman U انسان خداوار
anthropophobia U انسان هراسی
superhuman U برتر از انسان
bod U بدن انسان
humanist U انسان گرا
voices U صدای انسان
humanly U مثل انسان
mankind U نوع انسان
humanoids U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
anthropocentrism U انسان محوری
the outward man U انسان فاهر
subhuman U مادون انسان
bods U بدن انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
hominid U جنس انسان
human movement U حرکت انسان
humansit U انسان دوست
anthropologist U انسان شناس
misanthropes U انسان گریز
misanthrope U انسان گریز
dewlaps U غبغب انسان
infrahuman U مادون انسان
rumps U کفل انسان
rump U کفل انسان
infrahuman U پایین تر از انسان
kindlity U انسان وار
anthropomorphism U انسان انگاری
human nature U طبیعت انسان
misanthropy U انسان بیزاری
palms U کف دست انسان
homosapiens U نوع انسان
palm U کف دست انسان
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
The human body U بدن انسان
homo economicus U انسان اقتصادی
humanitarian U انسان گرایانه
homo faber U انسان ابزارساز
manward U بطرف انسان
anthropoids U انسان نما
anthropoid U انسان نما
anthropoid U شبه انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
primitive U انسان اولیه
foliate mask U صورت مجسمه انسان
ethos U صفات وشخصیت انسان
varment U انسان یاحیوان مزاحم
anthropology U علم انسان شناسی
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
man of mould U انسان خاکی یا فانی
theophany U تجلی خدا به انسان
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
homosapiens U نام علمی انسان
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
neoanthropic U شبیه انسان جدید
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
feces U مدفوع انسان وحیوان
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
pre adamite U انسان پیش از ادم
manxman U اهل جزیره انسان
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
prehuman U پیش از پیدایش انسان
kindlily U بطورملایم انسان وار
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
theophany U فهور خدابه انسان
man trap U دام برای انسان
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
ape U میمون انسان نما
aped U میمون انسان نما
apes U میمون انسان نما
superman U موجود مافوق انسان
aping U میمون انسان نما
anthropomorphic U دارای شکل انسان
voices U صدای سخنرانی انسان
man-made U ساخته دست انسان
man made U مصنوع انسان انسانی
voice U صدای سخنرانی انسان
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
supermen U موجود مافوق انسان
trunks U خرطوم بینی انسان
trunk U خرطوم بینی انسان
man made U ساخته دست انسان
humanism U مکتب اصالت انسان
buff U جلا پوست انسان
humankind U بشریت نژاد انسان
buffs U جلا پوست انسان
man-made U مصنوع انسان انسانی
voicing U صدای سخنرانی انسان
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
hu man U دارای خوی انسانی انسان
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
crutch U محل انشعاب بدن انسان
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
crutches U محل انشعاب بدن انسان
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
humanization U انسان پروری متمدن سازی
self born U پیدا شده در نفس انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
superhuman U ابر انسان فوق بشری
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
machover draw a person test U ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
inhabitiveness U میل طبیعی انسان به بود باش
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
fruitarianism U اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voices U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com