English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oversize U اندازه بزرگ
larged sized U اندازه بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
super U بسیار خوب بزرگ اندازه
microprocessor U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
microprocessors U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
abac scale U وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
over housed U ساکن در خانه بی اندازه بزرگ
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
biblical proportions U به اندازه بسیار زیاد [بزرگ]
Other Matches
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
bulk U اندازه
deal U اندازه
isometrics U هم اندازه
isometric U هم اندازه
floor length U اندازه کف
isodiametric U هم اندازه
extent U اندازه
measurements U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
immoderately U بی اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
deals U اندازه
inordinate U بی اندازه
measurement U اندازه
size U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
immeasurable U بی اندازه
what is your size? U اندازه
degrees U اندازه
measure U اندازه
infintesimal U بی اندازه
degree U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
gauged U اندازه
sizes U اندازه
gauge U اندازه
symmetric U هم اندازه
metre U اندازه
dimension U اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
dimensions U اندازه
equaled U : هم اندازه
equals U : هم اندازه
metres U اندازه
soupcon U اندازه کم
rather U تا یک اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
measurer U اندازه
what U چه اندازه
inordinately U بی اندازه
screamingly U بی اندازه
dealt U اندازه
beyond measure U بی اندازه
so far forth U تا ان اندازه
gauge=gage U اندازه
indefinite U بی اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
meter U اندازه
quantum U اندازه
meters U اندازه
tract U اندازه
to size up U اندازه
tracts U اندازه
magnitude U اندازه
attack size U اندازه تک
equal U : هم اندازه
gauges U اندازه
fitted U اندازه
doyennes U زن بزرگ
grave U بزرگ
voluminous U بزرگ
enormous U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
vasty U بزرگ
largest U بزرگ
megapod U بزرگ پا
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
eminent U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
spankings U بزرگ
long ton U تن بزرگ
extensive U بزرگ
spanking U بزرگ
grosses U بزرگ
adult U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
gross U بزرگ
majuscule U بزرگ
grossed U بزرگ
majuscular U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
grosser U بزرگ
vast U بزرگ
larger U بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
decuman U بزرگ
majestic U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
great U بزرگ
headmen U بزرگ
gates U در بزرگ
canis major U سگ بزرگ
gate U در بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
swith U بزرگ
biggest U بزرگ
bulky U بزرگ
egregious U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
bulkier U بزرگ
mightier U بزرگ
propylon U در بزرگ
stour U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
big U بزرگ
full bottomed U بزرگ
bigger U بزرگ
high U بزرگ
headman U بزرگ
highest U بزرگ
massively U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
major U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
nonus U بزرگ
massive U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
adults U بزرگ
of a large size U بزرگ
hugeous U بزرگ
highs U بزرگ
jumbos U بزرگ
immane U بزرگ
jumbo U بزرگ
dignified U بزرگ
smallest U بزرگ نه
small U بزرگ نه
large U بزرگ
smaller U بزرگ نه
walloping U بزرگ
gauges U اندازه تفنگ
gauges U اندازه گیر
size control U کنترل اندازه
protective measure U اندازه حفافتی
mensuration U اندازه گیری
screen size U اندازه صفحه
scale of project U اندازه طرح
scale factor U ضریب اندازه
salinity U اندازه شوری
size constancy U ثبات اندازه
remedial measure U اندازه کمکی
infinitesimal U بی اندازه خرد
pro tan to U تا این اندازه
gauge U اندازه گیر
gauge U اندازه تفنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com