Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drop ball
U
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
restart
U
راه انداختن مجدد
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
major penalty
U
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
heisman trophy
U
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
standoff half
U
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
reworked
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
rework
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reconsignment
U
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
reworks
U
برای کاربرد مجدد آماده کردن
cue
U
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
appeal play
U
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
cues
U
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
send in
U
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
arithmetic
U
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
cultivation
U
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
auto
U
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
autos
U
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto
U
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos
U
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
putted
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putts
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
putt
U
ضربه برای انداختن به سوراخ
double footed
U
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
autos
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
raise the wind
U
پول برای مقصودی راه انداختن
holeable
U
گوی اسان برای به سوراخ انداختن
get hold of (someone)
<idiom>
U
(برای صحبت)به گیر انداختن شخص
to cause trouble for oneself
U
برای خود دردسر راه انداختن
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
roll forward
U
, با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
offense
U
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
feasibility
U
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
pickup
U
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
delay line storage
U
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
editing run
U
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
reflight
U
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
slot
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
retarding
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
slots
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
retards
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
backward
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
penny in the slot
U
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
bring down
U
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
horrified
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
U
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
let down
U
پایین انداختن انداختن
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
puppeteers
U
بازیگر
player
U
بازیگر
performing
U
بازیگر
booter
U
بازیگر
mummer
U
بازیگر
actor
U
بازیگر
stager
U
بازیگر
actors
U
بازیگر
fielder
U
بازیگر
puppeteer
U
بازیگر
tragedienne
U
بازیگر تراژدی
dubbed
U
بازیگر ضعیف
poloist
U
بازیگر واترپولو
outed
U
اخراج بازیگر
free
U
بازیگر ازاد
out-
U
اخراج بازیگر
freed
U
بازیگر ازاد
freeing
U
بازیگر ازاد
frees
U
بازیگر ازاد
cricketer
U
بازیگر کریکت
protagonist
U
بازیگر عمده
protagonists
U
بازیگر عمده
out
U
اخراج بازیگر
numbers
U
شماره بازیگر
second string
U
بازیگر ذخیره
number
U
شماره بازیگر
sand bagger
U
بازیگر گول زن
winger
U
بازیگر گوش
duffers
U
بازیگر متوسط
wingers
U
بازیگر گوش
homeling
U
بازیگر خودی
wingman
U
بازیگر گوش
mans
U
بازیگر تیم
homebred
U
بازیگر محلی
uncovered
U
بازیگر مهانشده
outside forward
U
بازیگر گوش
ride the bench
U
بازیگر ذخیره
halfback
U
بازیگر میانی
cricketers
U
بازیگر کریکت
man
U
بازیگر تیم
hatchetman
U
بازیگر خشن
walk-on
U
بازیگر فرعی
dub
U
بازیگر ضعیف
hattrick
U
بازیگر سه گله
dubs
U
بازیگر ضعیف
duffer
U
بازیگر متوسط
homebrew
U
بازیگر محلی
substitute
U
تعویض بازیگر
skulls
U
ضربه به سر بازیگر
send off
U
اخراج بازیگر
subs
U
بازیگر ذخیره
sub
U
تعویض بازیگر
send-off
U
اخراج بازیگر
tennist
U
بازیگر تنیس
come back
U
بازگشت بازیگر
laxman
U
بازیگر لاکراس
sub
U
بازیگر ذخیره
ball player
U
بازیگر با توپ
substituted
U
بازیگر ذخیره
substituted
U
تعویض بازیگر
veterans
U
بازیگر با تجربه
substituting
U
بازیگر ذخیره
oddsmaker
U
بازیگر شاخص
club player
U
بازیگر باشگاهی
subs
U
تعویض بازیگر
substituting
U
تعویض بازیگر
third home
U
بازیگر مهاجم
veteran
U
بازیگر با تجربه
leading lady or man
U
بازیگر عمده
skull
U
ضربه به سر بازیگر
backup
U
جانشین بازیگر
substitute
U
بازیگر ذخیره
headhunter
U
بازیگر خشن
backman
U
بازیگر مدافع
send-offs
U
اخراج بازیگر
player's number
U
شماره بازیگر
body checker
U
بازیگر تنه زن
extra cover
U
بازیگر بل گیر
blacker
U
بازیگر دوم شطرنج
import
U
بازیگر خارجی تیم
center forward
U
بازیگر نوک حمله
hurler
U
بازیگر هاکی ایرلندی
free agent
U
بازیگر بدون قرارداد
center back
U
بازیگر میانی خط عقب
international
U
بازیگر بین المللی
breakaway
U
حمله یک یا چند بازیگر
cut
U
حذف بازیگر پس ازازمایش
activated
U
بازگشت بازیگر به زمین
blacked
U
بازیگر دوم شطرنج
cuts
U
حذف بازیگر پس ازازمایش
flanker
U
بازیگر مهاجم در جناح
activating
U
بازگشت بازیگر به زمین
flankerback
U
بازیگر میانی جناح
bowling bag
U
ساک بازیگر بولینگ
caddying
U
حامل وسایل بازیگر
importing
U
بازیگر خارجی تیم
dutchman
U
بازیگر بولینگ هلندی
wood pusher
U
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
enforcer
U
بازیگر انتقامجوی خشن
imported
U
بازیگر خارجی تیم
activates
U
بازگشت بازیگر به زمین
shamateurism
U
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
black
U
بازیگر دوم شطرنج
depth
U
بازیگر سرنوشت ساز
draft
U
بازیگر جدید تیم
equipment bag
U
ساک دستی بازیگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com