English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
institutional monopoly U انحصار نهادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inborn U نهادی
characteristic U نهادی
institutional U نهادی
characteristically U نهادی
naturals U نهادی
natural U نهادی
institutional economics U اقتصاد نهادی
institutional factors U عوامل نهادی
institutional structure U ساختار نهادی
institutional reforms U اصلاحات نهادی
institutionalization U نهادی کردن
institutionalization U نهادی شدن به پناهگاه سپردن
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
premption U انحصار
monopoly U انحصار حق
monopolies U انحصار حق
restriction U انحصار
restrictions U انحصار
monopolies U انحصار
monopoly U انحصار
monopolization U انحصار کردن
monopolosm U اصول انحصار
duopoly U انحصار دو گانه
monopolism U اصول انحصار
duopoly U در انحصار دو فروشنده
monopsony U انحصار خرید
monopolist U صاحب انحصار
monopolization U انحصار طلبی
exclusion principle U اصل انحصار
exclusiveness U محدودیت انحصار
monopolism U انحصار گرایی
monopolism U انحصار طلبی
monopolist U طرفدار انحصار
monopolist U انحصار طلب
monopolist U انحصار خرید
duopoly U انحصار دو نفری
natural monopoly U انحصار طبیعی
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
monopolies U انحصار فروش
monopoly U انحصار فروش
public monopoly U انحصار دولتی
corners U انحصار موقتی
cornering U انحصار موقتی
corner U انحصار موقتی
pure monopoly U انحصار خالص
perfect monopoly U انحصار کامل
absolute monopoly U انحصار مطلق
selling monopoly U انحصار فروش
bilateral monopoly U انحصار دوجانبه
bilateral monopoly U انحصار دو جانبه
legal monopoly U انحصار قانونی
oligopoly U انحصار فروش
oligopoly U انحصار چندجانبه
monopolist U وابسته بصاحب انحصار
monopolising U بخود انحصار دادن
price discriminating monopoly U انحصار تبعیض قیمت
regulated monopoly U انحصار نظارت شده
letter testamentary U تصدیق انحصار وراثت
monopolizing U بخود انحصار دادن
monopolizes U بخود انحصار دادن
discriminating monopoly U انحصار تبعیض امیز
monopolized U بخود انحصار دادن
duopoly U انحصار دو قطبی فروش
duopoly U انحصار دو جانبه فروش
monopolize U بخود انحصار دادن
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
duopsony U انحصار دو جانبه خرید
monopolises U بخود انحصار دادن
monopolised U بخود انحصار دادن
certificate of exclusive inheritance U گواهی انحصار وراثت
charge and discharge statements U حساب انحصار وراثت
price setter U قیمت وضع کردن در انحصار
price market U وضع کردن قیمت در انحصار
oligopsony U انحصار چند جانبه خرید
imperfect oligopoly U انحصار چند جانبه ناقص
collusive oligopoly U انحصار چند جانبه سازشکارانه
complete oligopoly U انحصار چند جانبه کامل
cornering U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
corner U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
duopsony U انحصار خرید کالا بطور دونفری
duopoly U انحصار فروش کالا بین دونفر
circumscription U انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
bain index U شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
probate U تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com