Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sd
U
انحراف معیار گروه نمونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sigma
U
انحراف معیار
standard deviation
U
انحراف معیار
g
U
نمونه معیار
standardized
U
مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
standard item
U
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
deviations
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifted
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
scitovsky double criterion
U
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
preccession
U
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
apparent wander
U
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
standard
U
معیار
norm
U
معیار
paragon
U
معیار
paragons
U
معیار
norms
U
معیار
criterion
U
معیار
touchstone
U
معیار
touchstones
U
معیار
tested
U
معیار
canonical
U
معیار
test
U
معیار
tests
U
معیار
standards
U
معیار
received
U
معیار
sampled
U
معیار
sample
U
معیار
yardstick
U
معیار
yardsticks
U
معیار
gauge
U
معیار
dimension
U
معیار
benchmarks
U
معیار
rate of dosage
U
معیار
gauges
U
معیار
gauged
U
معیار
dimensions
U
معیار
benchmark
U
معیار
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
standard error
U
خطای معیار
standard score
U
نمره معیار
STD
U
مخفف معیار
sigma score
U
نمره معیار
gauge
U
مقیاس معیار
gray code
U
معیار GREY
criterion of degeneracy
U
معیار تبهگنی
standardization
U
معیار گیری
gauges
U
مقیاس معیار
standard of living
U
معیار زندگی
STDs
U
مخفف معیار
gauged
U
مقیاس معیار
standard
U
یکسان معیار
pareto criterion
U
معیار پاراتو
standard stimulus
U
محرک معیار
standards
U
یکسان معیار
system standard
U
معیار سیستم
standards of living
U
معیار زندگی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
sed
U
خطای معیار تفاوت
standard error of mean
U
خطای معیار میانگین
standard error of estimate
U
خطای معیار براورد
standard error of difference
U
خطای معیار تفاوت
wire gauge
U
معیار ضخامت سیم
Greenwich Mean Time
U
معیار ساعت گرینویچ
sigmagram
U
نگاره نمرات معیار
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
sm
U
خطای معیار میانگین
criterion
U
معیار نشان قطعی
apparent recession
U
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
standard progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج معیار
standardization
U
مطابق معیار خاص دراوردن
printed
U
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print
U
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
SE
U
خطای معیار اندازه گیری
prints
U
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standard error of measurement
U
خطای معیار اندازه گیری
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
carats
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carat
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
substandard
U
زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
transvaluate
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvalue
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
draft quality
U
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
to bring somebody into line
U
زور کردن کسی که خودش را
[به دیگران]
وفق بدهد یا هم معیار بشود
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
negligence
U
اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
utilitarianism
U
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
diversions
U
انحراف
diversion
U
انحراف
deflect
U
انحراف
variance
U
انحراف
distortions
U
انحراف
falloff
U
انحراف
leeway
U
انحراف
skews
U
انحراف
skewing
U
انحراف
skew
U
انحراف
lapse
U
انحراف
lapses
U
انحراف
deviancy
U
انحراف
metabasis
U
انحراف
distortion
U
انحراف
inclination
U
انحراف
obliqueness
U
انحراف
digression
U
انحراف
convergence
U
انحراف
petty offence
U
انحراف
deflects
U
انحراف
deflecting
U
انحراف
deflected
U
انحراف
lapsing
U
انحراف
declination
U
انحراف
aberration
U
انحراف
offsetting
U
انحراف
perversity
U
انحراف
corruption
U
انحراف
deviation
U
انحراف
perversions
U
انحراف
offset
U
انحراف
deflection
U
انحراف
perversion
U
انحراف
deviations
U
انحراف
deflections
U
انحراف
deviance
U
انحراف
slope
U
انحراف
aberrance
U
انحراف
agonic
U
بی انحراف
detour
U
انحراف
detours
U
انحراف
slopes
U
انحراف
sloped
U
انحراف
obliquity
U
انحراف اخلاقی
turn off
U
نقطه انحراف
turn-off
U
نقطه انحراف
deviations
U
انحراف جنسی
declinometer
U
انحراف سنج
absolute deviation
U
انحراف مطلق
mean deviation
U
انحراف میانگین
stadia line
U
خط انحراف سبقت
post deflection focusing
U
تمرکز پس از انحراف
rhumb line
U
خط انحراف کشتی
residual deviation
U
انحراف مانده
turn-offs
U
نقطه انحراف
precession
U
انحراف مسیر
grid declination
U
انحراف شبکه
quartile deviation
U
انحراف چارک
sinuosity
U
انحراف اخلاقی
quartile deviation
U
انحراف چارکی
refractile
U
انکساری انحراف
range deviation
U
انحراف بردی
range of variation
U
ناحیه انحراف
sag correction
U
تصحیح انحراف
deviations
U
انحراف سمتی
tilt angle
U
زاویه انحراف
drifts
U
انحراف سمتی
perturbations
U
انحراف اختلال
drifted
U
انحراف سمتی
deflection pattern
U
مستطیل انحراف
revulsion
U
انحراف درد
drift
U
انحراف سمتی
image deflection
U
انحراف تصویر
magnetic deflection
U
انحراف مغناطیسی
diversion
U
انحراف از جهتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com