English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
icca U انجمن مستقل مشاورین کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
independent U association computerconsulatans انجمن مستقل مشاورین کامپیوتر
Other Matches
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
bcs U انجمن کامپیوتر در انگلستان
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
user U انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
associationa of computer programmers U انجمن برنامه نویسان و تحلیلگران کامپیوتر
users U انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
microcontroller U ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
portable U کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
Privy Council U هیات مشاورین سلطنتی
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
multi window editor U برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
athenaeum U انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum U انجمن ادبی انجمن دانش
minicomputer U کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remotest U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
literate U قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
slaved U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler U اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slaving U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
load module U یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
downward U توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize U انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
interfacing U سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
processor U استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
host computer U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification U تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
naive user U شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
preprocessor U کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
outputs U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layers U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layer U استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
computing U مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
number cruncher U کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
independent U مستقل
landed a U مستقل
stand alone U مستقل
autocratic U مستقل
freelance U مستقل
free U مستقل
autonomic U مستقل
freed U مستقل
freeing U مستقل
frees U مستقل
free-standing U مستقل
solos U مستقل
realty U مستقل
sovereign U مستقل
separated U مستقل
separate U مستقل
separates U مستقل
maverick U مستقل
mavericks U مستقل
absolutes U مستقل
sovereigns U مستقل
exogenous U مستقل
absolute مستقل
solo U مستقل
applebus U امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
separated U یکان مستقل
arguments U متغیر مستقل
separates U یکان مستقل
entities U موجودیت مستقل
entities U موسسه مستقل
separate U یکان مستقل
autonomous variable U متغیر مستقل
stand on one's own two feet <idiom> U مستقل بودن
device independence U مستقل از دستگاه
machine independent U مستقل از ماشین
to stand by oneself U مستقل بودن
absolutes U مستقل استبدادی
autonomous operation U عملیات مستقل
argument U متغیر مستقل
individual units U یکانهای مستقل
independent variable U متغیر مستقل
independent state U دولت مستقل
independent equations U معادلات مستقل
independent consultant U مشاور مستقل
independency U کشور مستقل
autonomous consumption U مصرف مستقل
explanatory variable U متغیر مستقل
single unit U یکان مستقل
separate battalion U گردان مستقل
self goverment U حکومت مستقل
semi independent U نیمه مستقل
separate battery U اتشبار مستقل
detached U ستون مستقل
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
entity U موجودیت مستقل
entity U موسسه مستقل
autocracy U حکومت مستقل
garrison house U ساخلو مستقل
context free U مستقل از متن
separate company U گروهان مستقل
separate brigade U تیپ مستقل
dependent state U دولت غیر مستقل
dependencies U کشور غیر مستقل
dependency U کشور غیر مستقل
monarchism U اصول سلطنت مستقل
independent variable U متغیر مستقل [ریاضی]
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
autonomous investment U سرمایه گذاری مستقل
monocracy U حکومت مستقل یا انفرادی
separation U مستقل شدن یکانها
argument [of a function] U متغیر مستقل [ریاضی]
computer independent language U زبان مستقل کامپیوتری
separations U مستقل شدن یکانها
number of componentes U تعداد سازندههای مستقل
autonomous U دارای زندگی مستقل
free standing columns U ستونهای مستقل یا مجزا
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
pica U سیستم عامل مستقل از ماشین
monarchic U مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
territoriality U ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
autonomous U دارای حکومت مستقل خودمختار
standalone U سیستمی که مستقل کار میکند
autonomous U دارای حکومت مستقل داخلی
multicollinearity U هم خطی بین متغیرهای مستقل
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
territorialism U ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
autonomous investment U سرمایه مستقل از درامد ملی
on an arm's length basis U بر اساس مستقل و برابر بودن [در]
stand-alone <adj.> U خود کفا [به تنهایی] [مستقل ]
argument [of a function] U متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
clubs U انجمن
societies U انجمن
association U انجمن
coteries U انجمن
companies U انجمن
associations U انجمن
convocations U انجمن
convocation U انجمن
community U انجمن
communities U انجمن
group U انجمن
coterie U انجمن
groups U انجمن
fellowsh U انجمن
confranternity U انجمن
society U انجمن
club U انجمن
clubbed U انجمن
clubbing U انجمن
gatherings U انجمن
gathering U انجمن
guild U انجمن
guilds U انجمن
meeting U انجمن
borough council U انجمن ده
institute U انجمن
instituted U انجمن
company U انجمن
institutes U انجمن
instituting U انجمن
reunions U انجمن
reunion U انجمن
meetings U انجمن
committees U انجمن
comitia U انجمن
committee U انجمن
council U انجمن
councils U انجمن
agora U انجمن
sovereign U دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
defacto recognition U به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
sovereigns U دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
dominion U قلمرو ملک وابستگان مستقل یک کشور
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
unit assembly U یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
diarchy U سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل
processor U پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
benefits society U انجمن خیریه
foregather U انجمن کردن
folkmot U انجمن شهر
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com