Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
change of station
U
انتقال تعویض محل خدمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
channel
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channeled
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channeling
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channelled
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channels
U
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
Other Matches
shiftable
U
قابل تعویض یا انتقال
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
career
U
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careering
U
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careered
U
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers
U
شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
duty assignment
U
واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
wait on
U
خدمت رسیدن و خدمت کردن
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
dishonorable discharge
U
اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
wait upon
U
پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
switches
U
تعویض جا
substitution
U
تعویض
interchange
U
تعویض
interchanged
U
تعویض
interchanges
U
تعویض
switchover
U
تعویض
interchanging
U
تعویض
substituent
U
تعویض
switches
U
تعویض
swapping
U
تعویض
rotation
U
تعویض
shifted
U
تعویض
switch
U
تعویض جا
stage set
U
تعویض سن
switched
U
تعویض
shift
U
تعویض
resignation
U
تعویض
resignations
U
تعویض
switch
U
تعویض
switched
U
تعویض جا
shifts
U
تعویض
refill
U
تعویض
quid pro quo
U
تعویض
line feed
U
تعویض خط
replaced
U
تعویض
replace
U
تعویض
replacements
U
تعویض
refills
U
تعویض
refilling
U
تعویض
quid pro quos
U
تعویض
refilled
U
تعویض
replaces
U
تعویض
replacement
U
تعویض
replacing
U
تعویض
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
replacements
U
تعویض یکانها
request substitution
U
تقاضای تعویض
exchange point
U
نقطه تعویض
oil change
U
تعویض روغن
restaging
U
تعویض محل
subs
U
تعویض بازیگر
pole changing
U
تعویض قطب
changer
U
تعویض کننده
alternates
U
تعویض متناوب
alternated
U
تعویض متناوب
alternate
U
تعویض متناوب
commutating switch
U
کلید تعویض
substitutable
U
قابل تعویض
direct exchange
U
تعویض باداغی
replacement cost
U
هزینه تعویض
shifter
U
تعویض کننده
frequency changing
U
تعویض فرکانس
alternation
U
تعویض قطب
turn over
U
برگردان تعویض
symmetrical exchange
U
تعویض قرینه
line feed
U
تعویض سطر
replaceable
U
قابل تعویض
substitutionary
U
تعویض جانشینی
interchange circuit
U
مدار تعویض
substituting
U
تعویض بازیگر
interchangeability
U
قابلیت تعویض
sub
U
تعویض بازیگر
substitute
U
تعویض بازیگر
lead through
U
تعویض سرپرست
line replacement
U
تعویض خط جبهه
illumination change
U
تعویض روشنایی
adjournments
U
برخاست تعویض
adjournment
U
برخاست تعویض
replacement
U
تعویض قطعه
maintenance
U
تعویض قط عات و...
replacement
U
تعویض یکانها
replacements
U
تعویض قطعه
fungibility
U
قابلیت تعویض
fungible
U
قابل تعویض
relief in place
U
تعویض در محل
refillable
U
قابل تعویض
substituted
U
تعویض بازیگر
changed
U
تعویض مبادله
interchangeable
U
قابل تعویض
changes
U
تعویض مبادله
shift
U
تعویض کردن
modification
U
تعویض مدل
alteration
U
تعویض کردن
rotation
U
تعویض محل
change
U
تعویض مبادله
supplanted
U
تعویض کردن
to shift
U
تعویض کردن
substitution
U
تعویض جانشینی
rotation
U
تعویض یکانها
supplant
U
تعویض کردن
relieving
U
تعویض نگهبانی
relieves
U
تعویض نگهبانی
relieve
U
تعویض نگهبانی
replacer
U
تعویض کننده
change court
U
تعویض زمین
foreign exchange
U
تعویض خارجی
shifts
U
تعویض کردن
shifts
U
نوبت تعویض
supplants
U
تعویض کردن
supplanting
U
تعویض کردن
shift
U
نوبت تعویض
changing
U
تعویض مبادله
shifted
U
نوبت تعویض
shifted
U
تعویض کردن
automatic carriage
U
تعویض خودکار
exchanges
U
مبادله کردن تعویض
shift colors
U
پرچم را تعویض کنید
shift colors
U
تعویض پرچم ناو
irreplaceable
U
غیر قابل تعویض
replace
U
چیزی را تعویض کردن
exchanging
U
مبادله کردن تعویض
switch over
U
تعویض کردن برق
putting
U
تعویض کردن انداختن
replaced
U
چیزی را تعویض کردن
renewable fuse
U
فیوز تعویض پذیر
replacing
U
چیزی را تعویض کردن
relief in place
U
تعویض یکانها در محل
linear amplifier
U
تعویض کننده خطی
replaces
U
چیزی را تعویض کردن
put
U
تعویض کردن انداختن
puts
U
تعویض کردن انداختن
line feed character
U
دخشه تعویض پذیر
substituting
U
تعویض کردن جابجاکردن
gear change box
U
جعبه تعویض دنده
exchangeable disk
U
دیسک قابل تعویض
aircraft handover
U
تعویض کنترل هواپیما
anastrophe
U
تعویض کلمات یک عبارت
pole changer
U
تعویض کننده قطب
board exchange warranty
U
ضمانت تعویض برد
courier transfer station
U
ایستگاه تعویض پیک
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
broadband exchange
U
تعویض پهن باند
trade something in
<idiom>
U
تعویض وسایل کهنه
change of service
U
تعویض سرویس والیبال
exchange
U
مبادله کردن تعویض
changing the goal keeper
U
تعویض دروازه بان
substituting
U
تعویض جانشین کردن
substituted
U
تعویض کردن جابجاکردن
substituted
U
تعویض جانشین کردن
new line character
U
دخشه تعویض سطر
substitute
U
تعویض کردن جابجاکردن
substitute
U
تعویض جانشین کردن
exchanged
U
مبادله کردن تعویض
noninterchanging states
U
حالتهای تعویض نشدنی
pole changing switch
U
کلید تعویض قطب
substituent
U
قابل تعویض توکیلی
substitutive
U
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
on service
U
سر خدمت
on duty
U
سر خدمت
sorb
U
خدمت
duty
U
خدمت
office
U
خدمت
offices
U
خدمت
serviced
U
خدمت
service
U
خدمت
nineteen
U
علامت تعویض دروازه بان
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
bank restriction
U
ممنوعیت تعویض پول با طلا
nineteens
U
علامت تعویض دروازه بان
switch
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
direct exchange items
U
اقلام قابل تعویض مستقیم
interchangeable bearing shells
U
پوسته قابل تعویض یاطاقان
CD
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
CDs
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
lf
U
تعویض سطر تغذیه کاغذ
switches
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
carriage return
U
تعویض سطر Return/Enter
switched
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
data break
U
تاریخ تعویض کلید رمز
tiring room
U
محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring house
U
محل تعویض لباس هنرپیشه
pole changing motor
U
موتور با قطبهای قابل تعویض
state succession
U
تعویض دولتهابه طور متوالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com