Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whispering campaign
U
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
who's who
U
فهرست رجال
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
secret ballot
U
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
in personam
U
علیه شخص خاصی علیه انسان
dissemination
U
انتشار اخبار انتشار اطلاعات
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanging
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm
U
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanges
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
sorts
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
idle rumoues
U
شایعات بی سر و پا
hearsay
U
شایعات
canard
U
شایعات
canards
U
شایعات
bruit
U
شایعات
filing
U
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
scandal
U
شایعات ننگین
gossips
U
شایعات بی اساس
murmurs
U
شکایت شایعات
scandals
U
شایعات ننگین
titbit
U
شایعات اراجیف
idle rumoues
U
شایعات بی اساس
Unfounded rumours.
U
شایعات بی اساس
gossips
U
شایعات بی پرو پا
titbits
U
شایعات اراجیف
gossipry
U
شایعات بی اساس
gossiping
U
شایعات بی پرو پا
gossiped
U
شایعات بی پرو پا
gossiped
U
شایعات بی اساس
gossip
U
شایعات بی پرو پا
gossip
U
شایعات بی اساس
murmuring
U
شکایت شایعات
murmured
U
شکایت شایعات
murmur
U
شکایت شایعات
tittle-tattle
U
شایعات بی اساس
gossiping
U
شایعات بی اساس
tittle tattle
U
شایعات بی اساس
ruise
U
شایعات داستان ساختگی
gossiped
U
شایعات بی اساس دادن
gossip
U
شایعات بی اساس دادن
gossips
U
شایعات بی اساس دادن
gossiping
U
شایعات بی اساس دادن
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
Rumors circulate fast.
U
شایعات سریع در همه جا می پیچد
greenrooms
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
greenroom
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
scandalmongers
U
پخش کننده شایعات افتضاح امیز
scandalmonger
U
پخش کننده شایعات افتضاح امیز
scandal sheet
U
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
format
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
versus
U
علیه
con
U
بر علیه
conned
U
بر علیه
cons
U
بر علیه
conning
U
بر علیه
pro and con
U
له و علیه
against
U
علیه
v
U
علیه
pros and cons
U
له و علیه
emission
U
انتشار
diffusion
U
انتشار
effluence
U
انتشار
effluxion
U
انتشار
proclamation
U
انتشار
newsreader
U
انتشار
issuance
U
انتشار
publishment
U
انتشار
broadcast
U
انتشار
emissions
U
انتشار
irradiation
U
انتشار
proclamations
U
انتشار
publications
U
انتشار
promulgation
U
انتشار
publicity
U
انتشار
spreading
U
انتشار
broadcasts
U
انتشار
omission
U
انتشار
currency
U
انتشار
currencies
U
انتشار
pervasion
U
انتشار
reports
U
انتشار
reported
U
انتشار
progation
U
انتشار
report
U
انتشار
propagation
U
انتشار
incidence
U
انتشار
omissions
U
انتشار
issued
U
انتشار
publication
U
انتشار
dispersion
U
انتشار
dissemination
U
انتشار
issue
U
انتشار
issues
U
انتشار
pupils
U
مولی علیه
appellee
U
مستانف علیه
defendant
U
مدعی علیه
ward
U
مولی علیه
defendants
U
مدعی علیه
victim of an offence
U
مجنی علیه
anti
U
مخالف علیه
denominators
U
مقسوم علیه
respondents
U
مستانف علیه
respondents
U
مدعی علیه
beneficiaries
U
موقوف علیه
denominator
U
مقسوم علیه
wards
U
مولی علیه
beneficiary
U
موقوف علیه
out of court
U
محکوم علیه
respondent
U
مدعی علیه
respondent
U
مستانف علیه
pupil
U
مولی علیه
beneficiary of an endowment
U
موقوف علیه
losing party
U
محکوم علیه
recognizor
U
محکوم علیه
lady ship
U
سرکار علیه
judgement debtor
U
محکوم علیه
drawee
U
محال علیه
divtsor
U
مقسوم علیه
divisor
U
مقسوم علیه
third person of a transfer
U
محال علیه
party against whom a protest is made
U
معترض علیه
peace be upon him
U
علیه السلام
person placed under guardianship
U
مولی علیه
presentee
U
معروض علیه
assignee
U
محال علیه
pro and con
U
دلائل له و علیه
object of protest
U
معترض علیه
circulation
U
انتشار جریان
circulations
U
انتشار جریان
propagation sequence
U
مرحله انتشار
advertise
U
انتشار دادن
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
newsworthy
U
قابل انتشار
money creation
U
انتشار پول
propagation constant
U
ثابت انتشار
issues
U
انتشار دادن
issued
U
انتشار دادن
load spread
U
انتشار نیرو
light emission
U
انتشار نور
issue
U
انتشار دادن
propagandize
U
انتشار دادن
propagation delay
U
تاخیر انتشار
immission
U
انتشار خارجی
image speard
U
انتشار تصویر
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
wave propagation
U
انتشار موج
sound propagation
U
انتشار صوت
diffusion coefficient
U
ضریب انتشار
noises
U
انتشار دادن
noise
U
انتشار دادن
emission
U
انتشار امواج
diffusible
U
قابل انتشار
velocity of propagation
U
سرعت انتشار
publishes
U
انتشار دادن
published
U
انتشار دادن
publish
U
انتشار دادن
republication
U
انتشار مجدد
wave motion
U
انتشار موج
thought broadcasting
U
انتشار فکر
emissivity
U
قابلیت انتشار
to bruit abroad
انتشار دادن
emissions
U
انتشار امواج
electronic emission
U
انتشار الکترونها
electron emmission
U
انتشار الکترون
diffusion
U
انتشار پخش
antenna pattern
U
انتشار انتن
diffusion
U
انتشار نور
offences against property
U
جرائم بر علیه اموال
offences against persons
U
جرائم بر علیه اشخاص
biological defense
U
پدافند بر علیه تک میکربی
non fatal offences against the person
U
جرائم بر علیه ابدان
action in personam
U
دعوی بر علیه شخص
common d.
U
مقسوم علیه مشترک
self-defeating
U
علیه منظور خود
self defeating
U
علیه منظور خود
cross action
U
علیه وی اقامه کند
lese majeste
U
خیانت علیه حکومت
public mischief
U
جرم علیه جامعه
lese majesty
U
خیانت علیه حکومت
divisor
U
مقسوم علیه
[ریاضی]
efflux
U
انتشار بخارج جریان
rate of flame propagation
U
سرعت انتشار شعله
circulative
U
انتشار دهنده یا یابنده
error propagation
U
انتشار خطا
[ریاضی]
conductivity
U
ضریب هدایت یا انتشار
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...