Perdic | انتخاب تکنولوژی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	p channel mos U	تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	state of the art U	جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	techs U	تکنولوژی
	technologies U	تکنولوژی
	technology U	تکنولوژی
	tech U	تکنولوژی
	technology transfer U	انتقال تکنولوژی
	soft technology U	تکنولوژی نرم
	information technology U	تکنولوژی اطلاعات
	backstop technology U	تکنولوژی با صرفه
	backstop technology U	تکنولوژی پشتیبان
	nuclear engineering U	تکنولوژی هستهای
	appropriated technology U	تکنولوژی متناسب
	transfer of technology U	انتقال تکنولوژی
	technologies U	ابزارشناسی تکنولوژی
	technology U	ابزارشناسی تکنولوژی
	appropriate technology U	تکنولوژی مناسب
	architectonic U	تکنولوژی ساختمان
	nuclear technology U	تکنولوژی هستهای
	electrotechnology U	تکنولوژی برق
	elecric technology U	تکنولوژی برق
	institute of technology U	انستیتو تکنولوژی
	instructional technology U	تکنولوژی اموزشی
	neutral technology U	تکنولوژی خنثی
	technologies U	دانش فنی تکنولوژی
	automatic control technology U	تکنولوژی اتوماتیک کنترل
	data processing technology U	تکنولوژی پردازش داده
	technology U	دانش فنی تکنولوژی
	labor augmenting tednological progress U	پیشرفت تکنولوژی کارافزا
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	automotive U	تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
	integrate circuit technology U	مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
	safety locking device U	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
	safety interlock U	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	automotive engineering U	تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
	coherence U	فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
	icot U	موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
	neutral technology U	تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
	safety locking devices U	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
	globe valve U	شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
	safety interlocks U	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
	globe valve U	شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
	famos U	Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
	mcc U	انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
	opto electronics U	تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
	ergonomics U	علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
	reprographics U	تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
	computer output microfilm U	فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
	silicon valley U	محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
	cim U	تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
	computer input microfilm U	تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	farm technology U	روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
	drafts U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	draft U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	option U	انتخاب
	options U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	excerption U	انتخاب
	choicer U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	choicest U	انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	selection U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	election U	انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	selective U	قابل انتخاب
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	dials U	انتخاب کردن
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	انتخاب کننده
	circuit switching U	انتخاب مدار
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	قابل انتخاب
	dialled U	انتخاب کردن
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	self service U	با انتخاب ازاد
	icons U	راهنمای انتخاب
	cs U	انتخاب تراشه
	cooptation U	انتخاب درونی
	dial U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	self-service U	با انتخاب ازاد
	dialed U	انتخاب کردن
	elective U	دارای حق انتخاب
	electives U	دارای حق انتخاب
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	options U	شق انتخاب شده
	opts U	انتخاب کردن
	break U	انتخاب شود
	chip select U	انتخاب تراشه
	breaks U	انتخاب شود
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	opting U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	screen U	انتخاب کردن
	opt U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	ikons U	راهنمای انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	sifts U	انتخاب کردن
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	choosing U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	choosey U	انتخاب کننده
	chooser U	انتخاب کننده
	choose U	انتخاب کردن
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	option U	شق انتخاب شده
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	picked U	انتخاب شده
	chose U	انتخاب کرده
	choosy U	انتخاب کننده
	screens U	انتخاب کردن
	election U	انتخاب نماینده
	hitting U	انتخاب یک کلید
	hits U	انتخاب یک کلید
	hit U	انتخاب یک کلید
	the polls U	انتخاب گاه
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	electors U	انتخاب کننده
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	switched line U	خط انتخاب شده
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	selected U	انتخاب کردن
	selection switch U	گزینه انتخاب
	select U	انتخاب کردن
	selectivity U	حسن انتخاب
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	menus U	فهرست انتخاب
	menu U	فهرست انتخاب
	re-election U	تجدید انتخاب
	re-election U	انتخاب مجدد
	re election U	تجدید انتخاب
	re election U	انتخاب مجدد
	elector U	انتخاب کننده
	elected U	انتخاب شده
	elects U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	elect U	انتخاب کردن
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	impluse action U	انتخاب شماره
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	pitch upon U	انتخاب کردن
	pickup U	انتخاب رشد
	selectors U	انتخاب کننده
	outvoter U	انتخاب کننده
	selector U	انتخاب کننده
	mischoice U	انتخاب غلط
	get in U	انتخاب شدن
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	selection of position U	انتخاب موضع
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	route selection U	انتخاب مسیر
	reelection U	تجدید انتخاب
	faulty selection U	انتخاب غلط
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	project selection U	انتخاب پروژه
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	selects U	انتخاب کردن
	configure U	انتخاب سخت افزار
	consumer choice U	انتخاب مصرف کننده
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	selections U	عمل یا فرآیند انتخاب
	consumer's choice U	انتخاب مصرف کننده
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	default option U	انتخاب قرار دادی
	electress U	خانم انتخاب کننده
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی