English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Rigged elections ? U انتخابات فرمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
made to order U فرمایشی
Can I help you ? what can I do for you ? U فرمایشی داشتید ؟
what have you to say? U چه فرمایشی دارید
Any objections ? U فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
election U انتخابات
elections U انتخابات
proportional representation U انتخابات نسبی
enfranchize U حق رای در انتخابات
bye election U انتخابات فرعی
by election U انتخابات فرعی
pollsters U نافر انتخابات
pollster U نافر انتخابات
general election U انتخابات عمومی
Rigged elections . U انتخابات قلابی
ballot rigging U تقلبدر انتخابات
general elections U انتخابات عمومی
law of election U قانون انتخابات
returning officers U سرپرست انتخابات برزن
returning officer U سرپرست انتخابات برزن
election of the committee U انتخابات هیات رئیسه
by-elections U انتخابات میان دورهای
election supervisory council U انجمن نظارت بر انتخابات
election supervisor council U انجمن نظارت بر انتخابات
by-election U انتخابات میان دورهای
genral election U انتخابات عمومی برای مجلس
campaigners U سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
disfranchisement U محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
campaigner U سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
canvasser U پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
sheriff U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
sheriffs U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
occupation franchise U حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
put-up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put up U برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
suffrage U حق رای وشرکت در انتخابات رای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com