English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plate puller U انبر صفحه باتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battery plate U صفحه باتری
reversed battery plate U صفحه باتری معکوس
plate press U پرس صفحه باتری
plante battery plate U صفحه باتری پلانته
carbon battery plate U صفحه باتری کربنی
hardened battery plate U صفحه باتری سخت
porosity of battery plate U تخلخل صفحه باتری
area of battery plate U سطح صفحه باتری
faure plate U صفحه باتری خمیری
pasted plate U صفحه باتری خمیری
shedding of battery plate U ریزش صفحه باتری
thin plate battery U باتری صفحه نازک
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine U موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
stirrup U انبر
stirrups U انبر
forceps U انبر
tongs U انبر
fire tongs U انبر
diagonal U انبر
tong U با انبر
tong U انبر
gadgets U انبر
gadget U انبر
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
electrode holder U انبر جوش
tweeger U گاز انبر
electrode holder U انبر جوشکاری
carpenters pincers U انبر درودگری
cutters U انبر دست
long nose U انبر دم باریک
pincer U گاز انبر
forceps U انبر جراحی
forceps U انبر قابلگی
beaker forceps U انبر بشر
cutter U انبر دست
insulated plier U انبر عایق
burner plier U انبر مشعل
ingot dog U انبر شمش
insulated tongs U انبر عایق
tongs U انبر دست
jacks U انبر اتصال
jack U انبر اتصال
alligator clip U انبر سوسماری
forceps U انبر جراحی انبرک
grampus U نوعی انبر یاقندگیر
punch plier U انبر منگنه کاری
stone tongs U گاز انبر سنگبری
coke fork U چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
tong U طنین اندازشدن انبر قند گیر
grill U روی سیخ یا انبر کباب کردن
grills U روی سیخ یا انبر کباب کردن
grilling U روی سیخ یا انبر کباب کردن
pens U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
ksr U ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
raster U گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
conned U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
con U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
multiviewports U صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
tabling U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tabled U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tables U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
autos U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
conning U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
auto U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
lead in page U صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
portrait U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
portraits U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
cons U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
routing U صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
glares U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glare U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
glared U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
hyperlink U کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
stations U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
backlight U چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
stationed U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
disc U صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
devices U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
discs U صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
buttoning U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
button U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
pages U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
ansi U ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
chargers U باتری پر کن
h.b. battery U باتری ا
filament battery U باتری ا
heater battery U باتری ا
battery charger U باتری پر کن
battery U باتری
battery copper U مس باتری
charger U باتری پر کن
battery charging rectifier U باتری پر کن
battery water U اب باتری
batteries U باتری
c battey U باتری سی
b battery U باتری ب
storage cell U باتری
h.t. battery U باتری ب
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
pop up window U پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
VDUs U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
printed U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
pincushion distortion U خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
prints U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
pillar post of battery U ستون باتری
lighting battery U باتری روشنایی
floating battery U باتری ذخیره
nickel iron battery U باتری ادیسن
polarization U پلاریزاسیون باتری
ignition battery U باتری استارت
gelatine battery U باتری ژلاتینی
impurities in battery U ناخالصیهای باتری
standby battery U باتری اضطراری
grid of a battery U شبکه باتری
storage battery U باتری انبارهای
gravity battery U باتری وزنی
storage battery U باتری بارشدنی
storage cell U پیل باتری
stand by battery U باتری یدکی
starting battery U باتری استارت
secondary battery U پیل باتری
plante cell U باتری پلانته
gelatine battery U باتری خشک
isolator for battery plate U لایی باتری
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
battery jar U فرف باتری
battery liquid U مایع باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
battery mounting U پایه باتری
battery oven U کوره باتری
battery paint U رنگ باتری
battery polarization U قطبش باتری
secondary cell U پیل باتری
battery cell U پیل باتری
battery receiver U رادیو باتری
battery case U جعبه باتری
battery solution U محلول باتری
battery isolator U لایی باتری
battery insulator U میانگیر باتری
battery current U برق باتری
battery discharger U باتری خالی کن
discharger for battery U باتری خالی کن
battery cradle U کلاف باتری
batterty cover U سرپوش باتری
sediments U درد باتری
battery electrode U الکترود باتری
battery electrolyte U الکترولیت باتری
solution of battery U الکترولیت باتری
battery filler U سرنگ باتری
battery syringe U سرنگ باتری
battery hold down U میانگیردار باتری
hold down for batteryseparator U میانگیردار باتری
battery charging rheostat U رئوستای باتری پر کن
battery carrier U شاسی باتری
battery carbon U زغال باتری
edison U باتری ادیسن
alkaline battery U باتری قلیایی
battery acid U اسید باتری
battery insulator U عایق باتری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com