English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
immiscible U امیزش ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
immiscibly U بطور امیزش ناپذیر
Other Matches
incrossbreed U تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
farrago U امیزش
associations U امیزش
haunts U امیزش
intercourse U امیزش
haunt U امیزش
association U امیزش
mixing U امیزش
combination U امیزش
intercommunion U امیزش
amalgamation U امیزش
oxygenation U امیزش با اکسیژن
insociable U غیرقابل امیزش
intercommunicate U امیزش کردن
mixture U ترکیب امیزش
mixtures U ترکیب امیزش
sexual intercourse U امیزش جنسی
conviviality U قابلیت امیزش
immix U امیزش یافتن
admix U امیزش کردن
miscible U امیزش پذیر
mixing valve U دریچه امیزش
incommunicatively U بطور کم امیزش
incommunicative U بی معاشرت و بی امیزش
intercommon U امیزش کردن
rub shoulders with others U با مردم امیزش کردن
conversed U مذاکره کردن امیزش
converses U مذاکره کردن امیزش
conversing U مذاکره کردن امیزش
to keep company U باهم امیزش کردن
converse U مذاکره کردن امیزش
chiasma U امیزش ازمیان یا از پهنا
speech synthesis U ترکیب کلام امیزش سخن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
outcross U امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
hash U گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
inappeasable U ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
waterproof U نم ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
associating U امیزش کردن معاشرت کردن
associates U امیزش کردن معاشرت کردن
associate U امیزش کردن معاشرت کردن
associated U امیزش کردن معاشرت کردن
incodensable U انقباض ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
engrained U چاره ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
drainless U خستگی ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
deathless U فنا ناپذیر
immiscible U امتزاج ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
ego alien U خود ناپذیر
beyond bearing U تحمل ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
intangibly U بطورلمس ناپذیر
insusceptible U تایید ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
irrecoverably U بطوراصلاح ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
unerring U خطا ناپذیر
uncompromisingly U مصالحه ناپذیر
unbeatable U باخت ناپذیر
uncompromising U مصالحه ناپذیر
indeterminable U تعیین ناپذیر
interminable U پایان ناپذیر
intangible U لمس ناپذیر
inaccessible U ارتباط ناپذیر
unceasing U پایان ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
inscrutable U نفوذ ناپذیر
incomparable U مقایسه ناپذیر
voracious U سیری ناپذیر
irrevocably U بطورفسخ ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
unavoidable U اجتناب ناپذیر
immortal U فنا ناپذیر
disconsolate U تسلی ناپذیر
irreconcilable U اشتی ناپذیر
irreconcilable U وفق ناپذیر
unaccountable U توضیح ناپذیر
unaccountably U توضیح ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
inaccessible U دسترسی ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
unanswerable U تکذیب ناپذیر
overpowering U مقاومت ناپذیر
impermeable U نشت ناپذیر
impermeable U تراوش ناپذیر
impermeable U رطوبت ناپذیر
irreversible U بازگشت ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
unanswerable U جواب ناپذیر
ineluctable U چاره ناپذیر
unbearable U تحمل ناپذیر
unbearably U تحمل ناپذیر
irreversible U برگشت ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
inevitable U اجتناب ناپذیر
irreversible U واگشت ناپذیر
unexceptionable U استثناء ناپذیر
incorrigible U اصلاح ناپذیر
invincible U شکست ناپذیر
uncontrollably U کنترل ناپذیر
irreparable U جبران ناپذیر
imperturbable U تزلزل ناپذیر
insupportable U تحمل ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
inconsolable U دلداری ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com