English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anecdote U امثال ضرب المثل
anecdotes U امثال ضرب المثل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suchlike U امثال ان
saws U امثال وحکم
sawed U امثال وحکم
saw U امثال وحکم
adage U امثال و حکم
sawing U امثال وحکم
reticule U شبکه شطرنجی و امثال ان
reticules U شبکه شطرنجی و امثال ان
viscera U دل وروده وجگر و امثال ان
nets U تور ماهی گیری و امثال ان
nett U تور ماهی گیری و امثال ان
net U تور ماهی گیری و امثال ان
gun U سرنگ امپول زنی و امثال ان
guns U سرنگ امپول زنی و امثال ان
gid U سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
apothegm U کلام موجز امثال و حکم
book of proverbs U کتاب امثال حضرت سلیمان
to wit U فی المثل
vide U فی المثل
like U فی المثل
liked U فی المثل
likes U فی المثل
stockfish U ماهی روغن و امثال ان که در افتاب خشک شده
holed U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
sport U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
sports U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
quit rent U اجرت المثل
sooth U ضرب المثل
wise saw U ضرب المثل
fair equivalent remuneration U اجرت المثل
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
proverbs U ضرب المثل
remuneration U اجرت المثل
proverb U ضرب المثل
remunerations U اجرت المثل
byword U ضرب المثل
bywords U ضرب المثل
papilla U زائده بافتی ریشه پرو موی سر و بدن و امثال ان
maximal U وابسته به ضرب المثل
proberbial U وابسته بضرب المثل
to become a byword U ضرب المثل شدن
to become a proverb U ضرب المثل شدن
his generosity was proverbial U دهش او ضرب المثل
rabbet U جفت کردن نر ومادگی یاکام و زبانه لبه تخته و امثال ان
he is a p for foolishness U درحماقت ضرب المثل است
sawed U لغت یا جمله ضرب المثل
sawing U لغت یا جمله ضرب المثل
saw U لغت یا جمله ضرب المثل
saws U لغت یا جمله ضرب المثل
gnomic U شامل پند و ضرب المثل
he was wise to a proverb U در خرمندی ضرب المثل شده بود
proverbially U بشکل ضرب المثل بطور مشهور
Only dead fish swim with the flow [stream] . <proverb> U در زندگی باید بجنگیم. [ضرب المثل]
Money doesn't bring [buy] happiness. <proverb> U پول خوشبختی نمی آورد. [ضرب المثل]
pipped U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
A fair face may hide a foul heart. <proverb> U از ظاهر کسی نمی شود به باطنش پی پرد. [ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
He who excuses accuses himself. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
A guilty conscience needs no accuser. <proverb> U کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
All show and no substance. <proverb> U از ظاهر کسی نمی شود به باطنش پی پرد. [ضرب المثل]
Appetite comes with eating. <proverb> U با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد. [ضرب المثل]
Hunger is the best sauce. <proverb> U گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ]
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
When it rains, it pours <idiom> U بدشانسی وقتی که می آید پشت سر هم می آید. [ضرب المثل]
It doesn't matter where you get your appetite as long as you eat at home. <proverb> U بیرون ما را به اشتها می آورند اما در خانه غذا می خوریم. [ضرب المثل بیشتر مربوط به سکس تا غذا]
hibernicism U ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
use and occupation U عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com