Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
apanage
U
امتیازات و اموالی که بفرزندارشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
things in possession
U
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
curtesy
U
در CL اموالی راگویند که در صورت فوت زوجه
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
current fund
U
اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
waifs
U
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
privileges and immunities
U
امتیازات
diplomatic privileges
U
امتیازات سیاسی
diplomatic privileges
U
امتیازات دیپلماتیک
boarded
U
تابلوی امتیازات
board
U
تابلوی امتیازات
regalia
U
امتیازات سلطنتی
scoreboard
U
تابلوی امتیازات
scoreboards
U
تابلوی امتیازات
things in action
U
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
scored
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
evil favoured
U
طرف توجه دارای امتیازات
scores
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
score
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
rehabilitates
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitate
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
royalty
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalties
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
assert oneself
U
حقوق و امتیازات خود را بزوربدیگران قبولاندن
count palatine
U
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
occupation
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
postliminy or minium
U
حق دوباره یدست اوردن امتیازات و حقوق کشوری
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
occupations
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
reputed owner
U
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
capitulation
U
تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com