Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refusal
U
امتناع
refusals
U
امتناع
baulk
U
امتناع
declinature
U
امتناع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abstaining
U
امتناع کردن
abstains
U
امتناع کردن
contumacy
U
امتناع از حضوردردادگاه
reest
U
امتناع کردن
rejcet
U
امتناع کردن از
abstained
U
امتناع کردن
abstain
U
امتناع کردن
balks
U
امتناع ورزیدن
balking
U
امتناع ورزیدن
balked
U
امتناع ورزیدن
balk
U
امتناع ورزیدن
refusing
U
امتناع نپذیرفتن
refuses
U
امتناع نپذیرفتن
refused
U
امتناع نپذیرفتن
refuse
U
امتناع نپذیرفتن
baulked
U
امتناع ورزیدن
baulking
U
امتناع ورزیدن
refusal
U
ابا امتناع
baulks
U
امتناع ورزیدن
refusals
U
ابا امتناع
unalienable
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
inevitable
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
indispensable
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
unalterable
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
inalienable
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
absolute
<adj.>
U
غیر قابل امتناع
celibacy
U
بی شوهری امتناع از ازدواج
inevitable
U
غیر قابل امتناع
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
recusancy
U
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
recusance
U
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت
right of stoppage in transitu
U
حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
stoppage in transitu
U
حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع حق امتناع ازتسلیم مال التجاره در حال حمل
reserve price
U
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com