Perdic | اماس پشت زانوی اسب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 192 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	malanders U	اماس پشت زانوی اسب
	mallenders U	اماس پشت زانوی اسب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	knock knees U	زانوی کج زانوی پیچ خورده
	antineuritic U	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
	appendicitis U	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
	knock kneed U	دارای زانوی کج
	reducing elbow U	زانوی کاهنده
	reversible elbow U	زانوی 09 درجه
	reducing elbow U	زانوی کاهشی
	stifle bone U	کاسه زانوی اسب
	knuckles U	قوزک پا یا پس زانوی چهار پایان
	knuckle U	قوزک پا یا پس زانوی چهار پایان
	weak knees U	زانوی سست بی ثباتی بی عزمی
	lap U	زانوی کسی وقتی که می نشینند
	lapped U	زانوی کسی وقتی که می نشینند
	hamstring U	زانوی کسیرا بریدن فلج کردن
	hamstringing U	زانوی کسیرا بریدن فلج کردن
	hamstrung U	زانوی کسیرا بریدن فلج کردن
	hamstrings U	زانوی کسیرا بریدن فلج کردن
	Dizlyk U	[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
	inturgescence U	اماس
	tumescence U	اماس
	vulvitis U	اماس کس
	tumefaction U	اماس
	frost hoil U	اماس
	encephalitis U	اماس مخ
	pulmonitis U	اماس شش
	edema U	اماس
	single pneumonia U	اماس یک شش
	phrenitis U	اماس مخ
	tuberosity U	اماس
	phlegmasia U	اماس
	intumescence U	اماس
	dilation U	اماس
	double pneumonia U	اماس هر دو شش
	tumidity U	اماس
	poke U	اماس
	pokes U	اماس
	poking U	اماس
	myelitis U	اماس
	swelling U	اماس
	swellings U	اماس
	neuritis U	پی اماس
	turgidity U	اماس
	inflammation U	اماس
	lymphdenomia U	اماس
	poked U	اماس
	lymphangitis U	اماس
	intumescent U	اماس کرده
	podarthritis U	اماس بندهای پا
	lentitis U	اماس جلیدیه
	nasitis U	اماس بینی
	gastritis U	اماس معده
	keratitis U	اماس قرنیه
	garget U	اماس پستان
	otitis U	اماس گوش
	fretty U	اماس کرده
	orchitis U	اماس خایه
	inoma U	اماس لیفی
	fibroma U	اماس لیفی
	myositis U	اماس ماهیچه
	pyelitis U	اماس لگن چه
	ileitis U	اماس ایلئون
	osteitis U	اماس استخوان
	ophthalmitis U	اماس چشم
	intumescent U	اماس کننده
	intumesce U	اماس کردن
	metritis U	اماس زهدان
	hysteritis U	اماس زهدان
	hydrocile U	اماس خایه
	phlogosis U	اماس برونی
	iritis U	اماس عنبیه
	gnathitis U	اماس گونه
	nephritis U	اماس گرده
	glandular swelling U	اماس غدد
	odontitis U	اماس دندان
	quinsy U	اماس چرکدارلوزتین
	dermatitis U	اماس پوست
	turgid U	اماس دار
	swollen U	اماس کرده
	tonsillitis U	اماس لوزه
	bronchitis U	اماس نایژه
	tumid U	اماس کرده
	tumefactive U	اماس دار
	ague cake U	اماس اسپرزازنوبه
	antiphlogistic U	اماس نشان
	cystitis U	اماس مثانه
	conjunctivitis U	اماس ملتحمه
	turgescence U	اماس بادکردگی
	hepatitis U	اماس کبدی
	colitis U	اماس قولون
	arthritis U	اماس مفصل
	huff U	اماس کردن
	turgescent U	اماس کننده
	swell U	اماس کردن
	swelled U	اماس کردن
	swells U	اماس کردن
	blepharitis U	اماس پلک
	palpebritis U	اماس پلک
	dermatosis U	اماس پوست
	arteritis U	اماس شریان
	splenitis U	اماس اسپرز
	enchondroma U	اماس غضروفی
	scleritis U	اماس صلبیه
	salpingitis U	اماس شیپور
	retinitis U	اماس شبکیه
	enteritis U	اماس روده
	faucitis U	اماس گلو
	tracheitis U	اماس نای
	dactylitis U	اماس انگشت
	cutitis U	اماس زیرپوست
	crystallitis U	اماس جلیدیه
	colpitis U	اماس مهبل
	carcinoma U	اماس سرطانی
	brainfever U	اماس مغز
	bunchout U	اماس کردن
	pericarditis U	اماس ابشامه قلب
	parotiditis U	اماس غده بناگوشی
	paranephritis U	اماس بافتهای گرداگردگرده
	oophoritis U	اماس تخم دان
	ophthalmia U	اماس چشم رمد
	phlegmasia alba dolens U	اماس سیاهرگهای نفاسی
	sylosis U	اماس پلک وسفتی
	vaginitis U	اماس یا ورم مهبل
	arthritic U	مبتلا به اماس مفصل
	enostosis U	اماس درونی استخوان
	fibro chondritis U	اماس غضروف لیفی
	gastro enteritis U	اماس معده وروده
	gnathitis U	اماس ارواره بالا
	his eyes were inflammed U	چشمهایش اماس کرد
	housemaid's knee U	اماس کاسه زانو
	endo arterities U	اماس درونی شریان
	hyalitis U	اماس رطوبت شیشهای
	endometritis U	اماس درونی زهدان
	endocarditis U	اماس غشاء درونی دل
	duodenitis U	اماس روده اثناعشر
	tumescent U	اماس کرده اماسیده
	pleurisy U	اماس شامه ریه
	acromastitis U	اماس نوک پستان
	antiphlogistic U	داروی اماس نشان
	bursitis U	اماس کیسههای مفصلی
	deliescence U	تحلیل ناگهانی اماس
	diaphragmatitis U	اماس حجاب حاجز
	diaphragmitis U	اماس حجاب حاجز
	ileitis U	اماس روده دراز
	iritic U	دچار اماس عنبیه
	iritic U	وابسته به اماس عنبیه
	lymphadenitis U	اماس غدد لفناوی
	mastitis U	اماس غدههای پستان
	mastoditis U	اماس زائده پستانی
	mesenteritis U	اماس روده بند
	laminitis U	اماس لایههای حساس
	myocarditis U	اماس ماهیچه قلب
	scrotitis U	اماس کیسه خایه
	moon blind U	دچار اماس نوبتی
	myomatous U	وابسته به اماس ماهیچه
	arthritic U	مربوط به ورم و اماس مفصل
	internal ophthalmia U	اماس درونی تخم چشم
	pericarditis U	اماس برون شامه قلب
	tumify U	اماس کردن متورم ساختن
	meningitis U	اماس پاشام مغز مننژیت
	encephalomyelitis U	اماس مغز ونخاع شوکی
	uteritis U	اماس زهدان التهاب رحم
	moon blindness U	اماس نوبتی در چشم اسب
	rhachitis U	اماس یا ورم مهره پشت
	periostitis U	اماس پوشش یا ضریع استخوان
	parotitic U	وابسته به اماس غده بناگوشی
	phlebitic U	دچار اماس جدار ورید
	phlebitic U	وابسته به اماس دیواره ورید
	gingivitis U	اماس و التهاب لثه دندان
	parosteitis U	اماس بافتهای پیرامون استخوان
	paranephritis U	اماس غده روی گرده
	rachitis U	اماس یا ورم مهره پشت
	external ophthalmia U	اماس برونی تخم چشم
	excrescency U	اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
	typhlitis U	اماس روده کور ورم اعور
	parotitic U	دچار اماس در غده بنا گوشی
	adhesion U	اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
	laryngitis U	اماس خشک نای التهاب حنجره
	acanthoma U	اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
	pleurohepatitis U	اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
	phlegmon U	اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
	phlogistic U	وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
	urethritis U	اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
	lampas U	کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
	pink eye U	اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
	neuritis U	التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
	tympanitis U	اماس طبل گوش ورم گوش میانی
	myocarditis U	اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
	inflame U	دارای اماس کردن ملتهب کردن
	inflames U	دارای اماس کردن ملتهب کردن
	inflaming U	دارای اماس کردن ملتهب کردن