English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mastitis U اماس غدههای پستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garget U اماس پستان
acromastitis U اماس نوک پستان
mastectomies U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomy U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
breast U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breasts U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
mammillary U پستان مانند بصورت پستان
mammiform U پستان مانند بصورت پستان
antineuritic U برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis U اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
ductless glands U غدههای بی مجرا
parathyroid glands U غدههای پاراتیروئید
mammary glands U غدههای شیری
sex glands U غدههای جنسی
generative glands U غدههای تناسلی
lachrymal glands U غدههای اشک زا
lymphdenomia U غدههای لمفاتیکی
submaxillary glands U غدههای زیر ارواره
lymphadenitis U ورم غدههای خلطی
ductless glands U غدههای درون ریز
adrenal glands U غدههای فوق کلیوی
nodulated U دارای گره ها یا غدههای ریز
lymphogranuloma U ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
nodulation U تشکیل گره هایا غدههای ریز
mammilliform U پستان
Milky Way U پستان زن
mammilary U پستان
sebesten U سگ پستان
breast U پستان
breasts U پستان
mamma U پستان
to suck milk U پستان مکیدن
breast-feeds U با پستان شیردادن
breast-feed U با پستان شیردادن
chesty U درشت پستان
garget U پستان درد
bosomy U پستان مانند
full breasted U بزرگ پستان
papilla U نوک پستان
breast-fed U با پستان شیردادن
mastoid U پستان مانند
mastodynia U پستان درد
nipple U نوک پستان
bras U پستان بند
brassieres U پستان بند
brassiere U پستان بند
plumper U پستان مصنوعی
bodices U پستان بند
bodice U پستان بند
mammalgia U پستان درد
pap U نوک پستان
nipples U نوک پستان
dug U نوک پستان
wean U از پستان گرفتن
mammary U مربوط به پستان
bra U پستان بند
weans U از پستان گرفتن
mammilate U دارای پستان
mastitis U ورم پستان
teats U نوک پستان
mammila U نوک پستان
teat U نوک پستان
weaned U از پستان گرفتن
bosomy U دارای پستان برجسته
falsie U لایی پستان بند
mammillate U دارای پستان یا پستانک
mammary gland U دژپیه یا غده پستان
mastodynia U پستان مانند پستانی
teats U شبیه نوک پستان
nipple U ازنوک پستان خوردن
breast-feeds U شیر پستان دادن
breast-feed U شیر پستان دادن
udder U پستان گاو و مانند ان
udders U پستان گاو و مانند ان
breast-fed U شیر پستان دادن
tit U دختریازن نوک پستان
teat U شبیه نوک پستان
nipples U ازنوک پستان خوردن
tits U دختریازن نوک پستان
bosom U دارای پستان شدن
bosoms U دارای پستان شدن
pap U هر چیزی شبیه نوک پستان
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
mammila U اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
falsie U پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. U او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
swellings U اماس
lymphangitis U اماس
intumescence U اماس
inflammation U اماس
neuritis U پی اماس
frost hoil U اماس
lymphdenomia U اماس
poke U اماس
poked U اماس
pokes U اماس
poking U اماس
swelling U اماس
inturgescence U اماس
tuberosity U اماس
dilation U اماس
pulmonitis U اماس شش
tumidity U اماس
edema U اماس
encephalitis U اماس مخ
phlegmasia U اماس
double pneumonia U اماس هر دو شش
turgidity U اماس
phrenitis U اماس مخ
tumefaction U اماس
tumescence U اماس
vulvitis U اماس کس
myelitis U اماس
single pneumonia U اماس یک شش
podarthritis U اماس بندهای پا
splenitis U اماس اسپرز
pyelitis U اماس لگن چه
tumefactive U اماس دار
quinsy U اماس چرکدارلوزتین
retinitis U اماس شبکیه
salpingitis U اماس شیپور
scleritis U اماس صلبیه
tracheitis U اماس نای
ophthalmitis U اماس چشم
nephritis U اماس گرده
orchitis U اماس خایه
osteitis U اماس استخوان
nasitis U اماس بینی
myositis U اماس ماهیچه
otitis U اماس گوش
metritis U اماس زهدان
turgescent U اماس کننده
turgescence U اماس بادکردگی
tumid U اماس کرده
phlogosis U اماس برونی
odontitis U اماس دندان
dermatosis U اماس پوست
fibroma U اماس لیفی
arteritis U اماس شریان
inoma U اماس لیفی
fretty U اماس کرده
gastritis U اماس معده
antiphlogistic U اماس نشان
ague cake U اماس اسپرزازنوبه
bronchitis U اماس نایژه
tonsillitis U اماس لوزه
swollen U اماس کرده
blepharitis U اماس پلک
faucitis U اماس گلو
enchondroma U اماس غضروفی
dactylitis U اماس انگشت
cutitis U اماس زیرپوست
crystallitis U اماس جلیدیه
carcinoma U اماس سرطانی
colpitis U اماس مهبل
enteritis U اماس روده
bunchout U اماس کردن
brainfever U اماس مغز
palpebritis U اماس پلک
glandular swelling U اماس غدد
turgid U اماس دار
keratitis U اماس قرنیه
lentitis U اماس جلیدیه
intumesce U اماس کردن
intumescent U اماس کرده
intumescent U اماس کننده
huff U اماس کردن
arthritis U اماس مفصل
colitis U اماس قولون
hepatitis U اماس کبدی
dermatitis U اماس پوست
iritis U اماس عنبیه
swell U اماس کردن
swelled U اماس کردن
gnathitis U اماس گونه
cystitis U اماس مثانه
conjunctivitis U اماس ملتحمه
swells U اماس کردن
ileitis U اماس ایلئون
hydrocile U اماس خایه
hysteritis U اماس زهدان
diaphragmatitis U اماس حجاب حاجز
deliescence U تحلیل ناگهانی اماس
diaphragmitis U اماس حجاب حاجز
duodenitis U اماس روده اثناعشر
vaginitis U اماس یا ورم مهبل
enostosis U اماس درونی استخوان
scrotitis U اماس کیسه خایه
pleurisy U اماس شامه ریه
tumescent U اماس کرده اماسیده
lymphadenitis U اماس غدد لفناوی
antiphlogistic U داروی اماس نشان
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
sylosis U اماس پلک وسفتی
bursitis U اماس کیسههای مفصلی
phlegmasia alba dolens U اماس سیاهرگهای نفاسی
endo arterities U اماس درونی شریان
endometritis U اماس درونی زهدان
mastoditis U اماس زائده پستانی
gastro enteritis U اماس معده وروده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com