Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alloy
U
الیاژ همبسته
alloys
U
الیاژ همبسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
associate
U
همبسته
associated
U
همبسته
associates
U
همبسته
alloys
U
همبسته
associating
U
همبسته
correlated
U
همبسته
alloy
U
همبسته
close-knit
U
همبسته
agglomerate
U
همبسته
correlate
U
همبسته بودن
correlates
U
همبسته بودن
copper alloy
U
همبسته کالا
connected graph
U
گراف همبسته
correlating
U
همبسته بودن
alloy
U
همبسته کردن
alloys
U
همبسته کردن
connected acyclic graph
U
گراف همبسته نادوری
correlation
U
ارتباط همبسته کردن
copper alloy
U
الیاژ مس
alloy
U
الیاژ
alloys
U
الیاژ
steel aloy
U
الیاژ فولاد
gun metal
U
الیاژ مس و قلع
free cutting alloy
U
الیاژ اتومات
ferro alloy
U
الیاژ فرو
hypereutectoid alloy
U
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
heavy alloy
U
الیاژ سنگین
iron alloy
U
الیاژ اهن
lead base alloy
U
الیاژ سرب
magnetic alloy
U
الیاژ مغناطیسی
superalloy
U
فوق الیاژ
nickel alloy
U
الیاژ نیکل
stainless alloy
U
الیاژ ضد زنگ
ternary alloy
U
الیاژ سه تایی
light alloy
U
الیاژ سبک
unalloyed
U
الیاژ نشده
alloy treated steel
U
فولاد کم الیاژ
brass
U
برنج الیاژ
bronzes
U
الیاژ مس و قلع
alloying element
U
عنصر الیاژ
bronze
U
الیاژ مس و قلع
metal alloy
U
الیاژ فلز
aluminum alloy
U
الیاژ الومینیوم
binary alloy
U
الیاژ دوتایی
unalloyed
U
بدون الیاژ
alloy steel
U
الیاژ فولاد
pearlite
U
الیاژ اهن وکربن
platinum iridium alloy
U
الیاژ پلاتین- ایریدیم
alloy
U
الیاژ فلز مرکب
wrought alloy
U
الیاژ غیر ریختنی
alloys
U
الیاژ فلز مرکب
iron carbon alloy
U
الیاژ اهن و کربن
ferroalloy
U
الیاژ اهن دار
alloying constituent
U
ترکیب کننده الیاژ
high temperature alloy
U
الیاژ درجه حرارت بالا
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
die casting alloy
U
الیاژ ریخته گری حدیدهای
building up alloy
U
الیاژ مخصوص روکش کاری
hard facing alloy
U
الیاژ سخت گردانی سطحی
alclad
U
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com