Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unalloyed
U
الیاژ نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
alloy
U
الیاژ
copper alloy
U
الیاژ مس
alloys
U
الیاژ
alloy steel
U
الیاژ فولاد
stainless alloy
U
الیاژ ضد زنگ
bronzes
U
الیاژ مس و قلع
steel aloy
U
الیاژ فولاد
bronze
U
الیاژ مس و قلع
unalloyed
U
بدون الیاژ
superalloy
U
فوق الیاژ
ternary alloy
U
الیاژ سه تایی
brass
U
برنج الیاژ
alloy
U
الیاژ همبسته
alloys
U
الیاژ همبسته
nickel alloy
U
الیاژ نیکل
metal alloy
U
الیاژ فلز
alloy treated steel
U
فولاد کم الیاژ
ferro alloy
U
الیاژ فرو
aluminum alloy
U
الیاژ الومینیوم
binary alloy
U
الیاژ دوتایی
magnetic alloy
U
الیاژ مغناطیسی
alloying element
U
عنصر الیاژ
hypereutectoid alloy
U
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
heavy alloy
U
الیاژ سنگین
gun metal
U
الیاژ مس و قلع
free cutting alloy
U
الیاژ اتومات
iron alloy
U
الیاژ اهن
light alloy
U
الیاژ سبک
lead base alloy
U
الیاژ سرب
alloying constituent
U
ترکیب کننده الیاژ
ferroalloy
U
الیاژ اهن دار
platinum iridium alloy
U
الیاژ پلاتین- ایریدیم
iron carbon alloy
U
الیاژ اهن و کربن
pearlite
U
الیاژ اهن وکربن
alloys
U
الیاژ فلز مرکب
alloy
U
الیاژ فلز مرکب
wrought alloy
U
الیاژ غیر ریختنی
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
hard facing alloy
U
الیاژ سخت گردانی سطحی
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
die casting alloy
U
الیاژ ریخته گری حدیدهای
alclad
U
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
building up alloy
U
الیاژ مخصوص روکش کاری
high temperature alloy
U
الیاژ درجه حرارت بالا
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
uncharged
U
پر نشده
unbowed
U
خم نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
unguarded
U
حراست نشده
unpremediated
U
تصور نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unconnected
U
وصل نشده
wound less
U
زخمی نشده
unworn
U
استعمال نشده
inextinct
U
نیست نشده
unworn
U
کهنه نشده
unwashed
U
شسته نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unsight
U
دیده نشده
unshod
U
نعل نشده
unspotted
U
ننگین نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
unset
U
ثابت نشده
unearned
U
کسب نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
increate
U
افریده نشده
inedited
U
منتشر نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
inedited
U
چاپ نشده
unbacked
U
رام نشده
innascible
U
زایده نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unaccommodated
U
فراهم نشده
tenantless
U
اشغال نشده
roughdry
U
اطو نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
in sheets
U
صحافی نشده
undirected
U
هدایت نشده
unsought
U
کاوش نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unleached
U
سفید نشده
unexploded
U
منفجر نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
the date was not specified
U
نشده بود
undeeded
U
در سندقید نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
imperforate
U
منگنه نشده
in quires
U
صحافی نشده
undefined
U
تعریف نشده
unguarded
U
حساب نشده
untested
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
U
ممیزی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ممیزی نشده
unexamined
<adj.>
U
ممیزی نشده
uninspected
<adj.>
U
ممیزی نشده
untested
<adj.>
U
ممیزی نشده
untested
<adj.>
U
ارزیابی نشده
uninspected
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unaudited
<adj.>
U
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
U
امتحان نشده
unevaluated
<adj.>
U
امتحان نشده
unexamined
<adj.>
U
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
U
امتحان نشده
untested
<adj.>
U
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unchecked
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unexamined
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unverified
<adj.>
U
تست نشده
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unverified
<adj.>
U
ممیزی نشده
unverified
<adj.>
U
بررسی نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
unverified
<adj.>
U
آزمایش نشده
unverified
<adj.>
U
کنترل نشده
unverified
<adj.>
U
تایید نشده
unpublished
U
چاپ نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
unpublished
U
نشر نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unquestioned
U
بحث نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
unchecked
<adj.>
U
تست نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
U
بازرسی نشده
untested
<adj.>
U
بررسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بررسی نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بررسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
بررسی نشده
unexamined
<adj.>
U
بررسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com