English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feminiene stereotype U الگوی قالبی زنانگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
femininity U زنانگی
femineity U زنانگی
feminineness U زنانگی
womanliness U زنانگی
woman U زنانگی
feminity U زنانگی
womanhood U حس زنانگی
muliebrity U وفایف زنانه زنانگی
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
stereotyping U تصور قالبی
stereotypes U تصور قالبی
stereotype U تصور قالبی
moulded insulations U عایقهای قالبی
moulded mica U میکای قالبی
mannerism U اطوار قالبی
mannerisms U اطوار قالبی
slab U بتن قالبی
slabs U بتن قالبی
frame partition U تیغه قالبی
stereotypy U رفتار قالبی
die formed part U بخش قالبی حدیدهای
form wound coil U سیم پیچ قالبی
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
stereotyped U دارای رفتار قالبی
briquette U خاک زغال قالبی
briquet U خاک زغال قالبی
mold drying oven U کوره خشک گردانی قالبی
lump suger U قند کلوخه یا قالبی یا خرده
stereotype U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotyping U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypes U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
hermaprodite U کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
compact U قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacted U قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacting U قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacts U قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
attack pattern U الگوی تک
bit pattern U الگوی بیتی
bit pattern U الگوی ذرهای
stenograph U الگوی حروف
macro model U الگوی کلان
demand pattern U الگوی تقاضا
stochastic model U الگوی تصادفی
field template U الگوی فیلد
haavelmo model U الگوی هاولمو
dynamic model U الگوی پویا
random model U الگوی تصادفی
econometric model U الگوی اقتصادسنجی
economic model U الگوی اقتصادی
energy pattern U الگوی انرژی
two sector model U الگوی دو بخشی
vintage model U الگوی زمانی
conjunctive model U الگوی عطفی
probabilistic model U الگوی احتمالی
mathematicl model U الگوی ریاضی
probabilistic model U الگوی تصادفی
program schema U الگوی برنامه
molecular model U الگوی مولکولی
movement pattern U الگوی حرکتی
purchasing patterns U الگوی خرید
radiation pattern U الگوی تابش
pattern of development U الگوی توسعه
neoclassical model U الگوی نئوکلاسیک
mathematical model U الگوی ریاضی
normative model U الگوی هنجاری
micro model U الگوی خرد
vintage model U الگوی مقطع زمانی
scheme U الگوی پیش فرض
planning model U الگوی برنامه ریزی
street gauge U الگوی سطح راه
free electron model U الگوی الکترون ازاد
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
stencil plate U الگوی نقشه برداری
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
stick and ball model U الگوی گلوله و میله
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
s r model U الگوی محرک- پاسخ
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
keyboard template U الگوی صفحه کلید
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
decision model U الگوی تصمیم گیری
archetype U طرح یا الگوی اصلی
drilling jig U الگوی مته کاری
drill jig U الگوی مته کاری
noncompetitive model U الگوی غیر رقابتی
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
archetypes U طرح یا الگوی اصلی
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
rack U آویز فرش [قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dither U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
audio U الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
encoding U نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
areas U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
spraying U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
controller U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
lasers U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
controllers U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
identities U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
rotation U جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
s r s model U الگوی محرک- پاسخ- محرک
stimulus stimulus model U الگوی محرک- محرک
s s model U الگوی محرک- محرک
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com