Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
harmonic
U
متوازن
concordant
U
متوازن
isochronal
U
متوازن
well conditioned
U
متوازن
isochronous
U
متوازن
balanced
U
متوازن
equipoise
U
متوازن کردن
balanced budget
U
بودجه متوازن
balance economy
U
اقتصاد متوازن
ampere balance
U
امپرسنج متوازن
balanced state
U
حالت متوازن
cyclically balanced budget
U
بودجه متوازن ادواری
component of a symmetrical system
U
مولفه دستگاه متوازن
balanced budget theorem
U
قضیه بودجه متوازن
counterbalancing
U
متوازن سازی تقابلی
balanced polyphase system
U
مدار چند فاز متوازن
multiplier effect of a balanced budget
U
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
balanced budget multiplier
U
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
attack pattern
U
الگوی تک
economic model
U
الگوی اقتصادی
macro model
U
الگوی کلان
mathematical model
U
الگوی ریاضی
bit pattern
U
الگوی ذرهای
dynamic model
U
الگوی پویا
energy pattern
U
الگوی انرژی
field template
U
الگوی فیلد
demand pattern
U
الگوی تقاضا
conjunctive model
U
الگوی عطفی
bit pattern
U
الگوی بیتی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
mathematicl model
U
الگوی ریاضی
random model
U
الگوی تصادفی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
program schema
U
الگوی برنامه
purchasing patterns
U
الگوی خرید
radiation pattern
U
الگوی تابش
haavelmo model
U
الگوی هاولمو
stochastic model
U
الگوی تصادفی
pattern of development
U
الگوی توسعه
normative model
U
الگوی هنجاری
micro model
U
الگوی خرد
molecular model
U
الگوی مولکولی
stenograph
U
الگوی حروف
movement pattern
U
الگوی حرکتی
neoclassical model
U
الگوی نئوکلاسیک
vintage model
U
الگوی زمانی
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
stick and ball model
U
الگوی گلوله و میله
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
keyboard template
U
الگوی صفحه کلید
noncompetitive model
U
الگوی غیر رقابتی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
street gauge
U
الگوی سطح راه
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
space filling molecular model
U
الگوی مولکولی فضا پر کن
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
decision model
U
الگوی تصمیم گیری
archetypes
U
طرح یا الگوی اصلی
scheme
U
الگوی پیش فرض
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
drill jig
U
الگوی مته کاری
archetype
U
طرح یا الگوی اصلی
drilling jig
U
الگوی مته کاری
stimulus organism response model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group
U
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
audio
U
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
encoding
U
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dense binary code
U
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
mask
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
spray
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
controllers
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
laser
U
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers
U
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
identities
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
rotation
U
جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
s r s model
U
الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model
U
الگوی محرک- محرک
stimulus stimulus model
U
الگوی محرک- محرک
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com