Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
avionics
U
الکترونیک هواپیمایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monoplance
U
هواپیمایی یک باله هواپیمایی که یک جفت بال دارد
anti air
U
ضد هواپیمایی
counter air
U
ضد هواپیمایی
aviation
U
هواپیمایی
antiair warfare
U
جنگ ضد هواپیمایی
aeromechanics
U
فن مکانیک هواپیمایی
aviate
U
هواپیمایی کردن
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
sea plane
U
هواپیمایی دریایی
aviation authority
U
امور هواپیمایی
airlines
U
شرکت هواپیمایی
airline
U
شرکت هواپیمایی
air officer
U
افسر هواپیمایی
air traffic
U
رفت و آمد هواپیمایی
ejector seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
ejection seat
U
صندلی پران
[هواپیمایی]
Civil Aviation Organization
U
سازمان هواپیمایی کشور
aeromechanic
U
مربوط به مکانیک هواپیمایی
fixed geometry
U
هواپیمایی با بال ثابت
dielectric
U
دی الکترونیک
electronic
U
الکترونیک
electronics
U
الکترونیک
quadraplane
U
هواپیمایی با چهار بال روی هم
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
aviation sotre keeper
U
انبار دار قسمت هواپیمایی
electronic warfare
U
جنگ الکترونیک
integrate electronics
U
الکترونیک مجتمع
electron optics
U
نورشناخت الکترونیک
industrial electronic
U
الکترونیک صنعتی
microelectronics
U
ریز الکترونیک
gaseous electronics
U
الکترونیک گازی
electronic engineer
U
کارشناس الکترونیک
electronic engineer
U
مهندس الکترونیک
hydro airplane
U
هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
C.A.B
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B.s
U
مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
snooper
U
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
squadron
U
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
variable geometry aircraft
U
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
squadrons
U
گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
chopper
U
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
choppers
U
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
electronic
U
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
electronics
U
علم الکترونیک الکترونشناسی
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft defective
U
هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
electrical outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
convenience outlet
[American]
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power pack
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
accumulator
U
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
iec
U
کمیسیون بین المللی الکترونیک
outlet
U
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
maritime aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
autogyro
U
هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند
all weather fighter
U
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
directors
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
director
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
aviationelectronic
U
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
faulty connection
U
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
eia
U
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
solar cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
to plug
U
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
decay time
U
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
guarded output
U
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
to tap
U
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
deep discharge
U
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap
U
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
streamliner
U
قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
landplane
U
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
institute of electrical and
U
society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
opto electronics
U
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to tap
U
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
lifting body
U
هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection
U
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
burn out
U
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
recycles
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
visual interceptor
U
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
hydroplaning
U
هواپیمایی که بر روی دریانشسته ویا از روی دریاپرواز کند
hydroplane
U
هواپیمایی که بر روی دریانشسته ویا از روی دریاپرواز کند
hydroplanes
U
هواپیمایی که بر روی دریانشسته ویا از روی دریاپرواز کند
hydroplaned
U
هواپیمایی که بر روی دریانشسته ویا از روی دریاپرواز کند
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming
U
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
tactical air
U
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
marine aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
bionics
U
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com