Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sullied
U
الوده شدن
sullies
U
الوده شدن
sully
U
الوده شدن
sullying
U
الوده شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
septic
U
گندیده الوده
flyblown
U
الوده بتخم حشرات
red-handed
U
بخون الوده
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
slimy
U
لجن الوده
unclean
U
الوده
bedraggled
U
الوده
quarantine
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
spotty
U
الوده
muck
U
الوده کردن
taint
U
رنگ کردن الوده شدن
tainting
U
رنگ کردن الوده شدن
taints
U
رنگ کردن الوده شدن
defile
U
الوده کردن
defiled
U
الوده کردن
defiles
U
الوده کردن
defiling
U
الوده کردن
infect
U
الوده کردن
infecting
U
الوده کردن
infects
U
الوده کردن
contaminate
U
الوده
contaminate
U
الوده کردن
contaminate
U
الوده یا کثیف کردن
contaminated
U
الوده
contaminated
U
الوده کردن
contaminated
U
الوده یا کثیف کردن
contaminates
U
الوده
contaminates
U
الوده کردن
contaminates
U
الوده یا کثیف کردن
contaminating
U
الوده
contaminating
U
الوده کردن
contaminating
U
الوده یا کثیف کردن
hot spot
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
mess
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
messes
U
:شلوغ کاری کردن الوده کردن
contamination
U
الوده کردن
smog
U
هوای الوده به دود وبخار
smuttier
U
با سیاهک الوده شده
smuttiest
U
با سیاهک الوده شده
smutty
U
با سیاهک الوده شده
polluter
U
الوده کننده
polluters
U
الوده کننده
pollutant
U
الوده کننده
pollutants
U
الوده کننده
contaminant
U
جسم الوده
contaminant
U
ملوث الوده کننده
contaminants
U
جسم الوده
contaminants
U
ملوث الوده کننده
bacterize
U
بامیکرب الوده شدن
befoul
U
کثیف کردن الوده کردن
bitten with
U
الوده دچار
contaminative
U
الوده کننده
envenom
U
الوده کردن
erythroid
U
الوده یامایل بخونریزی
fly blow
U
الوده به تخم مگس کردن
flybelt
U
منطقه الوده به حشره تسه تسه
imbrue
U
الوده کردن
in for
U
الوده
miry
U
الوده
red handed
U
دست بخون الوده
sludgy
U
لجن الوده
smeary
U
الوده
smutch
U
الوده کردن
smutchy
U
الوده وکثیف
soilure
U
الوده سازی
to imbrue in blood
U
الوده بخون کردن
to imbrue with blood
U
الوده بخون کردن
trichinize
U
با کرم گوشت خوک الوده شدن
unchaste
U
الوده دامن
wallow course
U
خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com