Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half timber
U
الوار کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
Other Matches
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
wood
U
الوار
lumbering
U
الوار
plank
U
الوار
lumbered
U
الوار
trave
U
الوار
carcassing timber
U
الوار
joist
U
الوار
joists
U
الوار
lumber
U
الوار
timber
U
الوار
planking
U
الوار
lumbers
U
الوار
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
keelson
U
الوار کیل
paddles
U
الوار اب بند
spars
U
تیراهن یا الوار
sparred
U
الوار لولهای
sparred
U
تیراهن یا الوار
structural timber
U
الوار ساختمانی
spar
U
تیراهن یا الوار
lumberer
U
الوار فروش
spar
U
الوار لولهای
spars
U
الوار لولهای
lumber man
U
الوار درست کن
paddle
U
الوار اب بند
paddled
U
الوار اب بند
mine timber
U
الوار معدن
paddling
U
الوار اب بند
squared timber
U
الوار چارتراش
lumberman
U
الوار فروش
square wood
U
بریدن الوار
sawed timber
U
الوار چارتراش
raft
U
دسته الوار شناور بر اب
rafts
U
دسته الوار شناور بر اب
square wood
U
چارتراش کردن الوار
lumber
U
الوار راقطع کردن
woodshed
U
انبار الوار وچوب
trunk
U
الوار کنده چوب
camber
U
تیریا الوار خمیده و کج
cambers
U
تیریا الوار خمیده و کج
rafter
U
الوار دار کردن
woodsheds
U
انبار الوار وچوب
rafters
U
الوار دار کردن
lumbering
U
الوار راقطع کردن
trunks
U
الوار کنده چوب
timber
U
با الوار و تیر پوشاندن
strongback
U
الوار تعدیل ناو
lumbers
U
الوار راقطع کردن
lumbered
U
الوار راقطع کردن
pile driver
U
ماشین یا دستگاه بلندکردن الوار
raftsman
U
مردی که الوار را بهم می چسباند
sloop
U
ارابه مخصوص حمل الوار
towing spar
U
الوار بکسل کردن ناو
piling
U
الوار یا تیرمخصوص ستون سازی
logroll
U
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
well timbered
U
با الوار محکم و استوار شده
woodyard
U
حیاط یا انبار الوار و هیزم
stumpage
U
قیمت الوار قبل از قطع ازدرخت
sawtimber
U
الوار مناسب برای اره کشی
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
sawhorse
U
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
lumberyards
U
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard
U
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
swamper
U
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
logrolling
U
عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن ان برودخانه
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
stunts
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
short
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
bas relif
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
shortest
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
dumpy
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
low
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
down
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
little
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
scut
U
دم کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
short precision
U
دقت کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
stags
U
کوتاه کردن
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
cutty sark
U
دامن کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
conte
U
داستان کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
unabridged
U
کوتاه نشده
chitchat
U
صحبت کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
low
U
کوتاه دون
pygmy
U
ادم کوتاه قد
bunny hop
U
پرش کوتاه
curt
U
کوتاه ومختصر
idyll
U
چکامه کوتاه
breeks
U
شلوار کوتاه
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
basso relief
U
برجسته کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
abbreviated
U
کوتاه شده
abridge
U
کوتاه کردن
shortening
U
کوتاه شدگی
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
short-circuits
U
اتصال کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
pygmies
U
ادم کوتاه قد
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
detruncate
U
کوتاه کردن
shortwave
U
موج کوتاه
mini-skirts
U
دامن کوتاه
short-list
U
فهرست کوتاه
short-listed
U
فهرست کوتاه
short-listing
U
فهرست کوتاه
short-lists
U
فهرست کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
To back down .
U
کوتاه آمدن
drop in
<idiom>
U
دیدار کوتاه
mini-skirt
U
دامن کوتاه
wool of short staple
U
پشم نخ کوتاه
whiffet
U
سوت یا پف کوتاه
spontoon
U
نیزه کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
to cut short
U
کوتاه کردن
to fall short
U
کوتاه امدن
to look in
U
کوتاه کردن
truncation
U
کوتاه سازی
tunicle
U
لباس کوتاه
undersize
U
اندازه کوتاه
vamp
U
جوراب کوتاه
in the short run
U
در کوتاه مدت
briefly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
compendiously
<adv.>
U
بصورت کوتاه
simply stated
U
به بیان کوتاه
brief description
U
شرح کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com