English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spar U الوار لولهای
sparred U الوار لولهای
spars U الوار لولهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tubular U لولهای
fistulous U لولهای
fistular U لولهای
tubiform U لولهای
cannulated U لولهای
pipy U لولهای
cylindrical U لولهای
pipeline U لولهای
pipelines U لولهای
cannulate U لولهای
tubulous U لولهای
tubulose U لولهای
pipe outlet U ابگیر لولهای
pipe organ U ارغنون لولهای
pipe culvert U ابگذر لولهای
pipe aqueduct U ناو لولهای
pipe aqueduct U اباره لولهای
four way U چهار لولهای
barrel drop U ابشار لولهای
barrel outlet U ابگیر لولهای
bore hole U چاه لولهای
false key U خار لولهای
tubular U لولهای شکل
tulip valve U سوپاپ لولهای
poppet valve U سوپاپ لولهای
tubular mast U دکل لولهای
tubular pole U دکل لولهای
tubular radiator U رادیاتور لولهای
tubular rivet U پرچ لولهای
tubular scaffold U داربست لولهای
tubular shaft U محور لولهای
tubularity U حالت لولهای
twingun U توپ دو لولهای
tubular condenser U خازن لولهای
salverform U لولهای شکل
salver shaped U لولهای شکل
tubular well U چاه لولهای
roll paper U کاغذ لولهای
tube insulator U مقره لولهای
tube well U چاه لولهای
tubular capacitor U خازن لولهای
wood U الوار
carcassing timber U الوار
trave U الوار
planking U الوار
lumbering U الوار
timber U الوار
lumbered U الوار
lumbers U الوار
lumber U الوار
joists U الوار
plank U الوار
joist U الوار
tubulure U دریچه کوچک لولهای
pipestill U دستگاه تقطیر لولهای
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
to pull at a pipe U با کوشش اب از لولهای کشیدن
multiple gun U توپ چند لولهای
tricolor picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
single gun color tube U لامپ تصویر تک لولهای
three gun picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
tubal U لوله رحم لولهای
dash pot U کمک فنر لولهای
tubular transmission shaft U محور انتقال لولهای
paddling U الوار اب بند
sawed timber U الوار چارتراش
lumberer U الوار فروش
paddles U الوار اب بند
square wood U بریدن الوار
squared timber U الوار چارتراش
structural timber U الوار ساختمانی
paddle U الوار اب بند
spars U تیراهن یا الوار
half timber U الوار کوتاه
sparred U تیراهن یا الوار
keelson U الوار کیل
paddled U الوار اب بند
lumber man U الوار درست کن
lumberman U الوار فروش
spar U تیراهن یا الوار
mine timber U الوار معدن
tubulation U شکل لوله ترتیب لولهای
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulose U دارای گلهای کوچک لولهای
tubulous U دارای گلهای کوچک لولهای
lumber U الوار راقطع کردن
lumbered U الوار راقطع کردن
rafts U دسته الوار شناور بر اب
strongback U الوار تعدیل ناو
square wood U چارتراش کردن الوار
trunks U الوار کنده چوب
timber U با الوار و تیر پوشاندن
camber U تیریا الوار خمیده و کج
cambers U تیریا الوار خمیده و کج
lumbers U الوار راقطع کردن
rafters U الوار دار کردن
rafter U الوار دار کردن
raft U دسته الوار شناور بر اب
trunk U الوار کنده چوب
woodshed U انبار الوار وچوب
woodsheds U انبار الوار وچوب
lumbering U الوار راقطع کردن
ac fittings U رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
tubuliferous U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubulifloral U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
woodyard U حیاط یا انبار الوار و هیزم
raftsman U مردی که الوار را بهم می چسباند
piling U الوار یا تیرمخصوص ستون سازی
well timbered U با الوار محکم و استوار شده
sloop U ارابه مخصوص حمل الوار
pile driver U ماشین یا دستگاه بلندکردن الوار
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
logroll U غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
towing spar U الوار بکسل کردن ناو
parotid duct U لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
ontos U تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
stumpage U قیمت الوار قبل از قطع ازدرخت
sawtimber U الوار مناسب برای اره کشی
teleprinters U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut U نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinter U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
lumberyard U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
lumberyards U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
logrolling U عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن ان برودخانه
sawhorse U نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
baltic exchange U اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
cherry rivet U پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
tubulate U لولهای کردن لوله دار کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com