English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
erythema U التهاب پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
erythematic U وابسته به التهاب پوست التهاب اور
Other Matches
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
phlegmasia U التهاب
phlogosis U التهاب
ophthalmia U التهاب
incandescence U التهاب
inflammation U التهاب
fervor U التهاب
fervour U التهاب
podarthritis U التهاب مفاصل پا
neuritis U التهاب عصبی
metritis U التهاب رحم
brainfever U التهاب دماغ
tumult U اشوب التهاب
Tendinitis U التهاب تاندون
leucophlegmasia U التهاب سفید
keratitis U التهاب قرنیه
pneumonia U التهاب ریه
pharyngitis U التهاب گلو
pack annealing U التهاب لفافی
peritonitis U التهاب صفاق
pulmonitis U التهاب ریه
inflammable U التهاب پذیر
phlebitis U التهاب وریدها
pharyngitis U التهاب حلق
ovaritis U التهاب تخمدان
carditis U التهاب قلب
parotitis U التهاب غددبناگوشی
arthritis U التهاب مفصل
box anneal U التهاب جعبهای
ophthalmitis U التهاب چشم
boiled U التهاب هیجان
annealing U التهاب گداختگی
boil U التهاب هیجان
boils U التهاب هیجان
encephalitis U التهاب مغز
gastritis U التهاب معده
adenitis U التهاب غده
intermediate anneal U التهاب میانی
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
pot annealing furnace U کوره التهاب کفچهای
white heat U نور سفید التهاب
glows U التهاب تابش گداختگی
pack annealing furnace U کوره التهاب لفافی
bright drawn U کشیدن در حالت التهاب
glow U التهاب تابش گداختگی
coil annealing furnace U کوره التهاب القایی
otitis U التهاب گوش [پزشکی]
glowed U التهاب تابش گداختگی
uteritis U اماس زهدان التهاب رحم
gastroenteritis U التهاب معده و رودهی باریک
osteomyelitis U التهاب موضعی و مخرب استخوان
gingivitis U اماس و التهاب لثه دندان
allergic rhinitis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
laryngitis U اماس خشک نای التهاب حنجره
pollenosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollinosis [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hay fever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.] U التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
mastoiditis ماستوئیدیت [التهاب استخوان پشت گوش] [پزشکی]
pleurohepatitis U اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
phlegm [secretion in the airway during inflammation] U بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
neuritis U التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
hide U پوست
neurilemma or lema U پوست پی
flayer U پوست کن
integument U پوست
peeling U پوست
hides U پوست
dermatalgia U پوست
glume U پوست
dermis U پوست
peels U پوست
husk U پوست
shelling U پوست
rinds U پوست
shells U پوست
parer U پوست کن
peel پوست
husks U پوست
peltry U پوست
shell U پوست
rind U پوست
scalp U پوست سر
shale U پوست
encrustations U پوست
barking U پوست
strippers U پوست کن
encrustation U پوست
goatskin U پوست بز
goatskins U پوست بز
tunc U پوست
goat U پوست بز
goats U پوست بز
barked U پوست
skinning U پوست
skin U پوست
barks U پوست
hulls U پوست
bark U پوست
skinned U پوست
skins U پوست
skinner U پوست کن
stripper U پوست کن
cortex U پوست
hull U پوست
cuticle U پوست
crustal U پوست
swanskin U پوست قو
skinless U بی پوست
tegmentum U پوست
cortices U پوست
tegmen U پوست
ethiope U سیاه پوست
ecdysis U پوست اندازی
ecdysis U پوست ریختن
dry bones U پوست واستخوان
egg shell U پوست تخم
ectorderm U برون پوست
aboveboard U پوست کنده
alphosis U بیرنگی پوست
entoderm U درون پوست
picked U پوست کنده
taxidermy U پوست ارایی
albinism U سفیدی پوست
endoderm U درون پوست
drumhead U پوست طبل
drum head U پوست طبل
dermatozoa U انگلهای پوست
calf skin U پوست گوساله
calfskin U پوست گوساله
dermatopathy U ناخوشی پوست
dermatology U پوست شناسی
parchmenty U پوست مانند
cuticular U وابسته به پوست
derm U زیر پوست
cuticular U پوست مانند
cutis U پوست زیرین
dermatoid U پوست مانند
debark U پوست کندن از
decorticate U پوست کندن از
dermatography U شرح پوست
broadtail U پوست بره
dermatosis U اماس پوست
blach hulled U سیاه پوست
desquamate U پوست ریختن
desquamate U پوست انداختن
apple peel U پوست سیب
dermotropic U پوست گرای
dermotropic U متمایل به پوست
barky U پوست دار
dermoidal U پوست مانند
corticate U پوست دار
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U پوست مانند
corticated U پوست دار
bast U پوست درخت
dermoid U شبیه پوست
dermatographia U پوست نگاری
ethiopian U سیاه پوست
shuck U پوست نخودوغیره
Afrikaner U سفید پوست
Afrikaners U سفید پوست
encrustation U پوست زخم
encrustations U پوست زخم
whity U سفید پوست
whitey U سفید پوست
skin and bone U پوست واستخوان
skin effect U اثر پوست
skinner U پوست فروش
skiver U پوست تراش
slipe U پوست کندن از
taxidermist U پوست ارا
tegmentum U پوست طبیعی
thick skinned U پوست کلفت
thin skinned U پوست نازک
transcutaneal U عبورکننده از پوست
sheep skin U پوست گوسفند
chap U ترک [در پوست]
chap U شکاف [در پوست]
chap U خشگی پوست
to strip something off U کندن [پوست]
onion skin U پوست پیاز
excoriate U پوست کندن از
hulled U پوست کنده
husked U پوست کنده
hypodermis U پوست زیرین
impassiveness U پوست کلفتی
in plain english U پوست کنده
kid skin U پوست بزغاله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com