Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expendable items
U
اقلام مصرفی شدنی
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
nonrecoverable item
U
اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
Best before:
U
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
expendable items
U
اقلام مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
consumables
U
کالاهای مصرفی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
consumable
U
مصرف شدنی
disposable
U
مصرف شدنی
consumable supplies
U
اماد مصرف شدنی
expendable property
U
اماد مصرف شدنی
conspicuious consumption
U
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
sumptuary law
U
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property
U
کالای مصرفی اماد مصرفی
common items
U
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
maximal oxygen consumption per minute
U
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item
U
اقلام حیاتی اقلام مهم
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
lapsable
U
سلب شدنی ساقط شدنی برگشتنی
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
lapsible a
U
ساقط شدنی باطل شدنی
trainable
U
تربیت شدنی قطار شدنی
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
power consumer
U
مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
input
U
مصرفی
disposability
U
مصرفی
inputted
U
مصرفی
needlessness
U
بی مصرفی
disutility
U
بی مصرفی
consumption lending
U
وام مصرفی
commodity
U
کالای مصرفی
commodities
U
کالای مصرفی
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
consumer goods
U
کالای مصرفی
affluent society
U
جامعه مصرفی
consumable stock
U
موجودی مصرفی
consumable
U
ماده مصرفی
consumer capital
U
سرمایه مصرفی
autoconsumption
U
خود مصرفی
coloring agent
U
رنگ مصرفی
nonexpendable
U
غیر مصرفی
consumer industries
U
صنایع مصرفی
consumer's goods
U
کالای مصرفی
consumption credit
U
اعتبار مصرفی
consumption diseconomies
U
زیانهای مصرفی
commodity command
U
یکان امادکالاهای مصرفی
commodity market
U
بازار کالای مصرفی
exposure dose
U
مقدار دوز مصرفی
consumption economies
U
صرفه جوئیهای مصرفی
maxvo
U
حداکثر اکسیژن مصرفی
bar stock
U
ماده اولیه مصرفی
maxvo
U
بیشینه اکسیژن مصرفی
There is no market for it in Iran .
U
درایران مصرفی ندارد
name
U
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
make up feed
U
اب مصرفی دیگ بخار ناو
names
U
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
padding
U
اقلام
items
U
اقلام
categories
U
اقلام
item
U
اقلام
sundry items
U
اقلام متفرقه
budget item
U
اقلام نقدی
itemizing
U
به اقلام نوشتن
itemizes
U
به اقلام نوشتن
commercial items
U
اقلام تجارتی
itemising
U
به اقلام نوشتن
cyclic item
U
اقلام زنجیری
category
U
اقلام اماد
end item
U
اقلام عمده
common user items
U
اقلام عمومی
spares
U
اقلام مازاد
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
cost category
U
اقلام هزینهای
itemized
U
به اقلام نوشتن
itemize
U
به اقلام نوشتن
long life itemes
U
اقلام بادوام
detail
U
اقلام ریز
item
U
اقلام امادی
items
U
اقلام امادی
salvage material
U
اقلام بازیافتی
salvage material
U
اقلام حراجی
materiel management
U
مدیریت اقلام
major end item
U
اقلام عمده
incidentals
U
اقلام فرعی
detailing
U
اقلام ریز
itemises
U
به اقلام نوشتن
itemised
U
به اقلام نوشتن
item manager
U
مدیر اقلام
serial number
U
شماره سری اقلام
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
visibles
U
اقلام مرئی تجارت
invisible items of trade
U
اقلام نامرئی تجارت
junk mail
U
اقلام پستی ناخواسته
serial numbers
U
شماره سری اقلام
excess listing
U
لیست اقلام مازاد
critical materials
U
اقلام حیاتی و مهم
keyitem
U
اقلام ضروری و حیاتی
surpluses
U
اقلام اضافی و مازاد
surplus
U
اقلام اضافی و مازاد
sundry
U
اقلام متفرقه گوناگون
item number
U
شماره اقلام جنس
major end item
U
اقلام عمده امادی
centralized items
U
اقلام اماد تمرکزی
pileferable
U
اقلام قابل حراج
basic of issue
U
مبنای واگذارکردن اقلام
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
reportable items
U
اقلام قابل گزارش
nonperishable items
U
اقلام فاسد نشدنی
supply manifest
U
بارنامه اقلام تدارکاتی
existence load
U
بار اقلام زیستی
secondary item
U
اقلام فرعی تدارکاتی
basic end item
U
اقلام اولیه اماد
controlled inventory
U
اقلام ذخیره کنترل شده
spares
U
اقلام اضافی وسایل یدکی
property disposition
U
از بین بردن اقلام مازاد
assemblages
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
assemblage
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
average life
U
عمر متوسط اقلام دارائی
classified items
U
اقلام طبقه بندی شده
adopted items of material
U
اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
rationed items
U
اقلام جیره بندی شده
juxtaposition
U
جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
recovery procedures
U
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
direct exchange items
U
اقلام قابل تعویض مستقیم
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
long life itemes
U
اقلام با عمر قانونی زیاد
disposable end item
U
اماد یا اقلام قابل انهدام
survivor curves
U
منحنی عمر اقلام انبارشده
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingency retention stock
U
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
availability edit
U
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
data chaining
U
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
common user items
U
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
age grouping
U
لیست تعیین عمر قانونی اقلام
fifo lifo
U
دو روش جمع اوری اقلام داده
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
nonrecoverable item
U
اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
proportional parts
U
بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
pileferable
U
اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
essential item list
U
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
line item
U
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
collective goods
U
کالاهای جمعی
mixed goods
U
کالاهای مختلط
fancy goods
U
کالاهای تجملی
complementary goods
U
کالاهای مکمل
imports
U
کالاهای وارداتی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
goods on consignment
U
کالاهای امانی
social good
U
کالاهای عمومی
social good
U
کالاهای اجتماعی
producer goods
U
کالاهای تولیدی
heavy goods
U
کالاهای سنگین
goods in transit
U
کالاهای عبوری
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
goods intake
U
کالاهای دریافتی
producer's goods
U
کالاهای مولد
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
spot goods
U
کالاهای موجود
purpose made
U
کالاهای خاص
merit goods
U
کالاهای ایده ال
merit goods
U
کالاهای مطلوب
commercial items
U
کالاهای تجارتی
visibles
U
کالاهای مرئی
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
necessities
U
کالاهای ضروری
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
durables
U
کالاهای بادوام
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com