English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
take steps U اقدامات بعمل امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to take steps U اقدامات بعمل اوردن
to take measures U اقدامات بعمل اوردن
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
to make enquiries into U تحقیقات بعمل اوردن
snoopy U بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
raise U تحریک کردن بعمل اوردن
do the necessary U اقدام لازم بعمل اورید
raises U تحریک کردن بعمل اوردن
pretest U امتحان مقدماتی بعمل اوردن
To hold an official inquiry. U تحقیق رسمی بعمل آوردن
to strain every nerve U منتهای کوشش را بعمل اوردن
betroth U مراسم نامزدی بعمل اوردن
to make inquires into a matter U در امری تحقیقات بعمل اوردن
to exhaust one's efforts U منتهای کوشش را بعمل اوردن
he did his utmost U نهایت کوشش را بعمل اوردن
i did my very best U منتهای کوشش خود را بعمل اوردم
botanize U تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
lyse U بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
proceedings U اقدامات
proceeding U اقدامات
doings U اقدامات
undertakings U اقدامات
goings-on U اقدامات
office of the future U ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
security countermeasures U اقدامات تامینی
security measures U اقدامات تامینیه
civil proceedings U اقدامات حقوقی
to intensify one's actions U اقدامات خودراسخت
precautionary measures U اقدامات احتیاطی
preventive action U اقدامات تامینی
follow up U اقدامات بعدی
hostile acts U اقدامات دشمنانه
legal proceedings U اقدامات قانونی
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
electronic countermea sures U اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
preventive action U اقدامات احتیاطی
hostile acts U اقدامات خصمانه
Precautionary measures. U اقدامات احتیاطی
countermeasures U اقدامات متقابل
control measures U اقدامات کنترلی
guinea pigs U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
Provocative acts. U اقدامات تحریک آمیز گ
preassault U اقدامات قبل از هجوم
to lead on U وادار به اقدامات بیشتری کردن
to intensify one's actions U برشدت اقدامات خود افزودن
suppression measures U اقدامات برای جلو گیری
logistics U اقدامات مربوط به تهیه و توزیع
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
countermeasures U اقدامات ضد عملیات دشمن عمل متقابل
decision tree U اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
municipalist U طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
countermeasures U پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
fordone U از پا در امده
ridgy U بر امده
incoming U امده
who came? U کی امده
who came? U که امده
gibbous U بر امده
protrusive U جلو امده
exserted U بیرون امده
getting U بدست امده
gets U بدست امده
get U بدست امده
aggregate U جمع امده
exopathic U ازبیرون امده
new come U تازه امده
peregrin or rine U از خارجه امده
enthetic U ازبیرون امده
left over U زیاد امده
exserted U پیش امده
leavened bread U نان ور امده
projective U جلو امده
jamb U تیربیرون امده
impassionate U به جنبش امده
jambs U تیربیرون امده
protrudent U جلو امده
protrusile U جلو امده
in- U :رسیده امده
protractive U جلو امده
prognathic U پیش امده
in U :رسیده امده
prognathous U پیش امده
aggregates U جمع امده
saleintiant U بیرون امده
red-hot U تاب امده
worked up U ازکار در امده
jutting U پیش امده
overshot U پیش امده
landed U فرود امده
underhung U پیش امده
unbred U بدببار امده
worker U ازکار در امده
saleint U بیرون امده
overdue U دیر امده
red hot U تاب امده
demarche U بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
cantilever U تیر پیش امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
you might have come U باید امده باشید
inchoate U تازه بوجود امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
unhandy U مشکل بدست امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
bay window U پنجره پیش امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
neoteric U تازه بدنیا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
apogean U از زمین بالا امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
bay windows U پنجره پیش امده
self born U از خود بوجود امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
vizor U لبه پیش امده کلاه
prognathous U دارای ارواره پیش امده
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
prognathic U دارای ارواره پیش امده
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
lug U هر عضو جلو امده چیزی
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
bow window U پنجره پیش امده کمانی
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
visors U لبه پیش امده کلاه
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
visor U لبه پیش امده کلاه
air landed U فرود امده از راه هوا
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
flange U لبه بیرون امده چرخ
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
flanges U لبه بیرون امده چرخ
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
security U تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
arms control measures U مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com