Perdic | اقتصاد کشورهای جهان سوم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	third world economies U	اقتصاد کشورهای جهان سوم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	second world U	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
	third world countries U	کشورهای جهان سوم
	When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U	در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
	point four U	چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
	advanced countries U	کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
	developed countries U	کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
	rio treaty U	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
	normative economics U	اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
	developing countries U	کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
	atlases U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	atlas U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	reaganomics U	اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
	planned economies U	اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
	expanding economy U	اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
	planned economy U	اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
	industrial nations U	کشورهای صنعتی
	less developed contries U	کشورهای کم رشد
	overseas U	کشورهای بیگانه
	poor countries U	کشورهای فقیر
	uncomitted countries U	کشورهای غیرمتعهد
	allied U	کشورهای هم پیمان
	developed market economy countries U	کشورهای مرفه
	free world U	کشورهای غیرکمونیست
	capitalist countries U	کشورهای سرمایه داری
	internationals U	مربوط به کشورهای مختلف
	international U	مربوط به کشورهای مختلف
	development countries U	کشورهای قابل توسعه
	developing countries U	کشورهای در حال توسعه
	underdeveloped countries U	کشورهای توسعه نیافته
	Underdeveloped ( backward) countries . U	کشورهای عقب افتاده
	The English speaking-countries. U	کشورهای انگلیسی زبان
	allied headquarters U	قرارگاه کشورهای هم پیمان
	backward countries U	کشورهای عقب مانده
	retarded countries U	کشورهای عقب مانده
	the united states of america U	ایالات یا کشورهای متحدامریکا
	federalization U	تشکیل کشورهای متحد
	commonwealths U	کشورهای مشترک المنافع جمهور
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	overseas income U	درامد از کشور یا کشورهای خارجی
	orienting U	کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
	OPEC U	سازمان کشورهای صادرکننده نفت
	federating U	تشکیل کشورهای متحد دادن
	federates U	تشکیل کشورهای متحد دادن
	organization of petroleum exporting cont U	سازمان کشورهای صادرکننده نفت
	orient U	کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
	less developed countries U	کشورهای کمتر توسعه یافته
	federated U	تشکیل کشورهای متحد دادن
	OAS U	مخفف سازمان کشورهای امریکایی
	federate U	تشکیل کشورهای متحد دادن
	commonwealth games U	جام کشورهای مشترک المنافع
	orients U	کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
	commonwealth U	کشورهای مشترک المنافع جمهور
	reactions from abroad U	واکنش مردم در کشورهای خارجی
	pan americanism U	طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
	market economy U	اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
	free enterprise U	اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
	market economies U	اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
	developed market economy countries U	کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
	unicef (= united nations international U	یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
	country file U	را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
	trade follows the flag U	تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
	least developed countries U	پائین ترین کشورهای در حال توسعه
	oil rich countries U	کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
	isolationist U	طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
	e r p U	جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
	pax britannica U	اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
	seato forces U	نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
	satellites U	ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
	the big four U	درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
	Comparison with other countries is extremely interesting. U	مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
	first world U	کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
	satellite U	ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
	dumping U	فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
	christian era U	مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
	enclave U	ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
	enclaves U	ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
	rio treaty U	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
	macrocosms U	جهان
	macrocosm U	جهان
	universe U	جهان
	vale U	جهان
	vales U	جهان
	world U	جهان
	worlds U	جهان
	nordic council U	فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
	screenland U	جهان سینما
	infinite universe U	جهان نامتناهی
	internationalist U	جهان گرا
	infinite universe U	جهان باز
	inanimate nature U	جهان جمادات
	open universe U	جهان باز
	first world U	جهان اول
	the future U	جهان اینده
	filmdom U	جهان سینما
	faerie U	جهان پریان
	animal kingdom U	جهان جانوران
	animals kingdom U	جهان جانوران
	expansion of universe U	انبساط جهان
	here below U	دراین جهان
	all the world over U	در سراسر جهان
	earthling U	ساکن جهان
	demiurge U	جهان افرین
	orrery U	جهان نما
	cosmography U	شرح جهان
	cosmorama U	جهان نما
	creator the world U	جهان افرین
	finite universe U	جهان متناهی
	finite universe U	جهان بسته
	closed universe U	جهان متناهی
	closed universe U	جهان بسته
	world creating U	جهان افرین
	peregrinator U	جهان گرد
	nether world U	جهان اینده
	nether world U	جهان پایین
	outworld U	جهان بیرونی
	nether world U	این جهان
	free world U	جهان ازاد
	all over the world U	در سراسر جهان
	microcosms U	جهان کهین
	weltanschauung U	جهان بینی
	universe of system U	جهان سیستم
	microcosms U	جهان کوچک
	world power U	جهان نیرو
	creator of the world U	جهان آفرین
	this world of ours U	این جهان ما
	world test U	ازمون جهان
	world view U	جهان بینی
	worldly wise U	جهان دیده
	worldly-wise U	جهان دیده
	Third World U	جهان سوم
	microcosm U	جهان کوچک
	universe U	جهان کیهان
	underworld U	زیرین جهان
	panorama U	جهان نما
	the lower regions U	جهان مردگان
	the invisible world U	جهان ناپدید
	Christendom U	جهان مسیحیت
	worldwide U	در سرتاسر جهان
	microcosm U	جهان کهین
	christenings U	جهان مسیحیت
	worldview U	جهان بینی
	the next world U	جهان اینده
	the old world U	جهان کهنه
	the lower world U	جهان پایین
	panoramas U	جهان نما
	the invisible U	جهان ناپدید
	mineral kingdom U	جهان جمادات
	the vanity of the world U	پوچی جهان
	the whole world U	سراسر جهان
	atlas U	کتاب نقشهء جهان
	extramundane U	بیرون از جهان یادنیا
	vale U	زمین جهان خاکی
	vales U	زمین جهان خاکی
	georama U	جهان نمای پوک
	mundane affairs U	کارهای این جهان
	to be born U	چشم به جهان گشودن
	the world and its fullness U	جهان وهرچه دراوهست
	outward things U	جهان برونی یا فاهر
	industrial workers of the world U	کارگران صنعتی جهان
	the art of the Ancient world U	هنر جهان باستان
	intermundane U	واقع در میان دو جهان
	the Classical World [the Ancient World] U	جهان باستانی [تاریخ]
	Antiquity U	جهان باستانی [تاریخ]
	atlases U	کتاب نقشهء جهان
	oscillating universe U	جهان نوسان کننده
	peregrinations U	جهان گردی دربدری
	peregrination U	جهان گردی دربدری
	ultramundane U	ماورا جهان ماوراگیتی
	under the sun U	در جهان در زیر افتاب
	superempirical U	خارج از جهان مادی
	planisphere U	جهان نمای مسطح
	superlunary U	بیرون از این جهان
	supramundane U	مافوق این جهان
	the back of beyond U	دورترین گوشه جهان
	theseven wonders of the world U	عجایب هفتگانه جهان
	superlunar U	بیرون ازاین جهان
	the church militant U	قاطبه مسیحیان جهان
	demimonde U	جهان زنان هرجایی
	aboral U	دورترین نقطه از جهان
	all over the world U	در همه جای جهان
	in ancient times U	در اوقات جهان باستانی
	the world is transitory U	جهان ناپایدار است
	sinusoidal projection U	نقشه جهان نمای مسطح
	the lower world U	جهان مردگان عالم اسوات
	the whole world U	همه دنیا تمامی جهان
	he passed hence U	این جهان را بدرود گفت
	premundane U	پیش ازافرینش جهان بوده
	to know what's what U	ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
	oecumenical U	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
	oecumenical U	جامع مشهوردر سراسر جهان
	the developed world U	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
	world wide U	مشهور جهان متداول درهمه جا
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	planisphere U	جهان نمای سطح نما
	in a battle for world domination U	مبارزه برای سلطه جهان
	transcendentalism U	فلسفه خارج جهان مادی
	he passed hence U	ازاین جهان رخت بربست
	antemundane U	مربوط به پیش از افرینش جهان
	ecumenic U	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
	demiurgeous U	وابسته به جهان افرین یااهریمن