English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
command economies U اقتصاد دستوری
command economy U اقتصاد دستوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
planned economy U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
expanding economy U اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
planned economies U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
market economies U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
market economy U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
grammatical U دستوری
reverted U دستوری که
quick format U دستوری
imperative U دستوری
imperatives U دستوری
rubrical U دستوری
revert U دستوری که
instructional U دستوری
n plus one address instruction U دستوری که از
magistral U دستوری
reverts U دستوری که
reverting U دستوری که
solecisms U غلط دستوری
grammatical sense U معنی دستوری
solecism U غلط دستوری
command mode U وضعیت دستوری
grammatical term U اصطلاحات دستوری
ministry U دستوری وزارتخانه
ministries U دستوری وزارتخانه
function word U کلمه دستوری
command language U زبان دستوری
command socialism U سوسیالیسم دستوری
directorial U مربوط به کارگردان دستوری
statements U به مجموعهای از مابارات دستوری
solecistic U دارای غلط دستوری
statement U به مجموعهای از مابارات دستوری
zeros U دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes U دستوری که آدرس در آن عملوند است
waste instruction U دستوری که عملی انجام نمیدهد.
zero U دستوری که آدرس در آن عملوند است
grammaticize U درنکات دستوری بحث کردن
halts U دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt U دستوری در برنامه که در حین اجرا
halted U دستوری در برنامه که در حین اجرا
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
sentence fragment U جملهای که ازلحاظ دستوری کامل نیست
internal U دستوری که بخشی از سیستم عامل است
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
concatenate U دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
operation U دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
stepper motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepping motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
template U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
two address instruction U دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
symbolically U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolic U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
templates U دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
indirect speech U گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
transferring U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
edited U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edit U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
transfers U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
non operable instruction U دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
three address instruction U دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
aggregates U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
jump instruction U دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
reset U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
kernels U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
resets U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
returns U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returning U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
replaced U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replace U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
return U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
replacing U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
replaces U دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
dummy U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummies U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
economy U اقتصاد
economies U اقتصاد
water utilization U اقتصاد اب
channeling U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
jcl U دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
channels U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
unconditional U دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
neoclassical economics U اقتصاد نئوکلاسیک
natural economy U اقتصاد غیرپولی
normative economics U اقتصاد هنجاری
household economy U اقتصاد خانگی
macroeconomics U اقتصاد کلان
open economy U اقتصاد باز
heat economy U اقتصاد حرارت
guild economy U اقتصاد صنفی
from an economical standpoint U از لحاظ اقتصاد
fuel economy U اقتصاد سوخت
natural economy U اقتصاد طبیعی
housing economics U اقتصاد مسکن
industrial economics U اقتصاد صنعتی
macro economics U اقتصاد کلان
laissez faire economy U اقتصاد ازاد
labor economics U اقتصاد کار
microeconomics U اقتصاد خرد
managerial economics U اقتصاد مدیریت
marxist economics U اقتصاد مارکسیستی
mathematical economics U اقتصاد ریاضی
mental economy U اقتصاد روانی
micro economics U اقتصاد خرد
keynesian economics U اقتصاد کینز
monetary economy U اقتصاد پولی
moneyless economy U اقتصاد بی پول
reaganomics U اقتصاد ریگانی
institutional economics U اقتصاد نهادی
national economy U اقتصاد ملی
planless economy U اقتصاد نسنجیده
minister of finance U وزیر اقتصاد
warfare economy U اقتصاد جنگی
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
token economy U اقتصاد ژتونی
test economy U اقتصاد ازمون
subsistence economy U اقتصاد معیشتی
static economy U اقتصاد ایستا
spotaneous economy U اقتصاد خودبخودی
soviet economy U اقتصاد شوروی
weak economy U اقتصاد ضعیف
welfare economics U اقتصاد رفاه
share of stock [American English] U سهم [اقتصاد]
interest U بهره [اقتصاد]
turnover [British English] U فروش [اقتصاد]
sales U فروش [اقتصاد]
sound economy U اقتصاد قوی
principles of economy U اصول اقتصاد
principles of economics U اصول اقتصاد
price theory U اقتصاد خرد
positive economics U اقتصاد اثباتی
positive economics U اقتصاد توصیفی
positive economics U اقتصاد مثبت
plutonomy U اقتصاد سباسی
quantitative economics U اقتصاد کمی
quantitative economics U اقتصاد ریاضی
liquidation [of something] U واریزحساب [اقتصاد]
realization [American E] [of something] U واریزحساب [اقتصاد]
realisation [British E] [of something] U واریزحساب [اقتصاد]
liquidation [of something] U نقدی [اقتصاد]
realization [American E] [of something] U نقدی [اقتصاد]
realisation [British E] [of something] U نقدی [اقتصاد]
regional economy U اقتصاد منطقهای
planless economy U اقتصاد بی نقشه
planned economies U اقتصاد بانقشه
economists U متخصص اقتصاد
agricultural economics U اقتصاد کشاورزی
economist U متخصص اقتصاد
economics U علم اقتصاد
applied economics U اقتصاد صنعتی
balance economy U اقتصاد متوازن
barter economy U اقتصاد پایاپای
centrally planned economy U اقتصاد متمرکز
closed economy U اقتصاد بسته
economies U علم اقتصاد
economy U علم اقتصاد
planned economies U اقتصاد برنامهای
planned economies U اقتصاد سنجیده
planned economy U اقتصاد سنجیده
planned economy U اقتصاد بانقشه
economically U از لحاظ اقتصاد
economically U ازروی اقتصاد
economically U از نظر اقتصاد
planned economy U اقتصاد برنامهای
political economy U اقتصاد سیاسی
arithmetic , political U اقتصاد سیاسی
dualistic economy U اقتصاد دوگانه
exchange economy U اقتصاد مبادلهای
domestic economy U اقتصاد داخلی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com