English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inset U افزودن اضافه کردن گذاشتن
insets U افزودن اضافه کردن گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subjoin U در پایان افزودن اضافه کردن
throw in <idiom> U اضافه دادن یا گذاشتن
increment U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increments U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
imps U غرس کردن افزودن
redoubling U افزودن دوبرابر کردن
redoubles U افزودن دوبرابر کردن
redouble U افزودن دوبرابر کردن
throwin U مشارکت کردن افزودن بر
redoubled U افزودن دوبرابر کردن
imp U غرس کردن افزودن
imburse U اضافه کردن
adds U اضافه کردن
append U اضافه کردن
step up U اضافه کردن
adding U اضافه کردن
subjoin U اضافه کردن
add U اضافه کردن
add U اضافه کردن
eke U اضافه کردن بر
superadd U بیش از حد لزوم اضافه کردن سربار کردن
superaddition U بیش از حد لزوم اضافه کردن سربار کردن
overdraw U اضافه برداشت کردن
run up <idiom> U به مقدارچیزی اضافه کردن
add in memory اضافه کردن به حافظه
gerund U اسمی که از اضافه کردن
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
ring up <idiom> U اضافه کردن آمار پولی
shore up <idiom> U اضافه کردن چیزی که ضعیف است
text U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
texts U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
condition U اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
adapting U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
adapts U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
adapt U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
complemented U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complements U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complemented U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complementing U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complements U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complementing U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complement U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
aggravates U اضافه کردن خشمگین کردن
aggravated U اضافه کردن خشمگین کردن
augmenting U اضافه کردن تقویت کردن
augments U اضافه کردن تقویت کردن
augment U اضافه کردن تقویت کردن
augmented U اضافه کردن تقویت کردن
aggravate U اضافه کردن خشمگین کردن
accessorize U اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
fix U کار گذاشتن نصب کردن ثابت کردن
fixes U کار گذاشتن نصب کردن ثابت کردن
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> U اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
cut U عبور کردن گذاشتن
lay down U فدا کردن گذاشتن
have U صرف کردن گذاشتن
having U صرف کردن گذاشتن
cuts U عبور کردن گذاشتن
lodge U گذاشتن تسلیم کردن
inserting U گذاشتن جاسازی کردن
insert U گذاشتن جاسازی کردن
lodged U گذاشتن تسلیم کردن
inserts U گذاشتن جاسازی کردن
lodges U گذاشتن تسلیم کردن
stead U گذاشتن حمایت کردن
deposits U : ته نشین کردن گذاشتن
deposit U : ته نشین کردن گذاشتن
dithers U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dither U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithered U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
deposits U ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
auctions U حراج کردن بمزایده گذاشتن
accumulates U روی هم گذاشتن متراکم کردن
to put together U بکب کردن پیش هم گذاشتن
auctioning U حراج کردن بمزایده گذاشتن
accumulate U روی هم گذاشتن متراکم کردن
heeds U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
to put a way childish U صرف کردن گرو گذاشتن
accumulating U روی هم گذاشتن متراکم کردن
to shut up U حبس کردن درصندوق گذاشتن
wad U کپه کردن لایی گذاشتن
heed U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
in- U :درمیان گذاشتن جمع کردن
in U :درمیان گذاشتن جمع کردن
heeded U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
heeding U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
wads U کپه کردن لایی گذاشتن
auctioned U حراج کردن بمزایده گذاشتن
auction U حراج کردن بمزایده گذاشتن
applies U تاثیر گذاشتن یا لمس کردن
apply U تاثیر گذاشتن یا لمس کردن
inserts U داخل کردن در میان گذاشتن
applying U تاثیر گذاشتن یا لمس کردن
deposit U ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
inserting U داخل کردن در میان گذاشتن
to hang up U معطل کردن مسکوت گذاشتن
deteriorated U خراب کردن روبزوال گذاشتن
insert U داخل کردن در میان گذاشتن
deteriorates U خراب کردن روبزوال گذاشتن
deteriorating U خراب کردن روبزوال گذاشتن
dumfound U متحیر کردن بلاجواب گذاشتن
arrange U قرار گذاشتن سازمند کردن
louse U شپش گذاشتن شپشه کردن
arranging U قرار گذاشتن سازمند کردن
arranges U قرار گذاشتن سازمند کردن
arranged U قرار گذاشتن سازمند کردن
dumbfound U متحیر کردن بلاجواب گذاشتن
rat race <idiom> U رها کردن ،تنها گذاشتن
To trample upon justice. To be unfair. U پاروی حق گذاشتن ( حق کشی کردن )
deteriorate U خراب کردن روبزوال گذاشتن
to soak out the salt of U توی اب گذاشتن وکم نمک کردن
skirts U دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
to part the hair U فرق گذاشتن موی را از هم باز کردن
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
emplacement U پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
skirted U دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirt U دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
editor U نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors U نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures U : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
the setting of a gem U سوار کردن یا کار گذاشتن یانشاندن گوهری
emplace U جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
cook up <idiom> U اختراع کردن ،ساختن وچیزی روباهم گذاشتن
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
affect U لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
affects U لمس کردن یا تاثیر گذاشتن یا تغییر دادن چیزی
reefknot U گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
adject U افزودن به
to run rup U افزودن
put on U افزودن
accelerating U افزودن
eke U افزودن
eke out U افزودن به
increase U افزودن
potentize U افزودن
accelerates U افزودن
aggrandize U افزودن
aggrade U افزودن
appends U افزودن
to eke out U افزودن
appending U افزودن
add U افزودن
accelerate U افزودن
accelerated U افزودن
appended U افزودن
dynamize U افزودن
adding U افزودن
append U افزودن
aggrandise U افزودن
adds U افزودن
add U افزودن
append U افزودن
subjoin U افزودن
augments U افزودن
enhancing U افزودن
augment U افزودن
enhances U افزودن
enhanced U افزودن
enhance U افزودن
Inc U افزودن
increased U افزودن
imburse U افزودن
augmented U افزودن
augmenting U افزودن
subjoin U افزودن
increases U افزودن
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
force augmentation U تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
plus U افزودن به مثبت
stocked U به موجودی افزودن
to pay back U برگرداندن افزودن
preponderate U چربیدن بر افزودن
amplifies U افزودن بالابردن
stock U به موجودی افزودن
amplifying U افزودن بالابردن
amplify U افزودن بالابردن
amplified U افزودن بالابردن
To leave behinde. U جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
superinduce U تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
staked U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stake U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stakes U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
resurfaces U لایهی جدید افزودن
bundles U افزودن نرم افزار
settings U افزودن به وقت بازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com