English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
date U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
increment U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increments U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
readme file U فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
updates U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
updated U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
update U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
to fan the flame U برشدت چیزی افزودن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
bumf U اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
court style U سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
trendier U مطابق آخرین مد
swan song <idiom> U آخرین سیما
trendy U مطابق آخرین مد
last-ditch U آخرین فرصت
trendiest U مطابق آخرین مد
at the eleventh hour U در آخرین لحظات
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
billionth U آخرین عدد یک میلیارد
The last school day. U آخرین روز مدرسه
last-ditch U وابسته به آخرین تلاش
billionths U آخرین عدد یک میلیارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
ended U نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
printouts U آخرین صفحه چاپ شده
printout U آخرین صفحه چاپ شده
end U کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
son file U آخرین گونه کاری یک فایل
She was dressed in the latest fashion . U آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
prints U آخرین صفحه چاپ شده
printed U آخرین صفحه چاپ شده
print U آخرین صفحه چاپ شده
ends U کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ends U نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
ended U کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
What is the latest news? U آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
for the first [last] time U برای اولین [آخرین] بار
end U نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
last straw <idiom> U [آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
aggrandise U افزودن
adds U افزودن
adding U افزودن
add U افزودن
augment U افزودن
eke U افزودن
aggrade U افزودن
appended U افزودن
append U افزودن
to eke out U افزودن
aggrandize U افزودن
put on U افزودن
augmented U افزودن
augmenting U افزودن
augments U افزودن
imburse U افزودن
eke out U افزودن به
dynamize U افزودن
subjoin U افزودن
accelerated U افزودن
appending U افزودن
to run rup U افزودن
subjoin U افزودن
enhances U افزودن
potentize U افزودن
adject U افزودن به
increases U افزودن
append U افزودن
appends U افزودن
increased U افزودن
accelerating U افزودن
accelerates U افزودن
enhancing U افزودن
add U افزودن
enhanced U افزودن
accelerate U افزودن
enhance U افزودن
increase U افزودن
Inc U افزودن
He emptied the glass to the last drop . U لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
This is my last chance . U این برایم آخرین فرصت است
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
to go down to the wire <idiom> U تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
To play ones last card U آخرین تیر ترکش رارها کردن
to give somebody an ultimatum U به کسی آخرین پیشنهاد را دادن [در معامله ای]
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
This is the latest mens fashion. U این آخرین مد لباس مردانه است
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
to go down to the wire <idiom> U تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
stocked U به موجودی افزودن
stock U به موجودی افزودن
amplifying U افزودن بالابردن
amplifies U افزودن بالابردن
amplified U افزودن بالابردن
amplify U افزودن بالابردن
preponderate U چربیدن بر افزودن
plus U افزودن به مثبت
to pay back U برگرداندن افزودن
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
pops U خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop U خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped U خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
setting U افزودن به وقت بازی
increases U افزودن ترقی دادن
redouble U افزودن دوبرابر کردن
toincrease any one's salary U برحقوق کسی افزودن
imps U غرس کردن افزودن
increased U افزودن ترقی دادن
increase U افزودن ترقی دادن
accrete U بهم افزودن یا چسبانیدن
bundling U افزودن نرم افزار
bundle U افزودن نرم افزار
throwin U مشارکت کردن افزودن بر
bundles U افزودن نرم افزار
redoubled U افزودن دوبرابر کردن
redoubles U افزودن دوبرابر کردن
apperceive U بمعلومات خود افزودن
imp U غرس کردن افزودن
adjoin U افزودن متصل شدن
adjoined U افزودن متصل شدن
adjoins U افزودن متصل شدن
resurfaces U لایهی جدید افزودن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
resurface U لایهی جدید افزودن
toincrease any one's salary U مواجب کسیرا افزودن
settings U افزودن به وقت بازی
volume U کتاب برحجم افزودن
volumes U کتاب برحجم افزودن
redoubling U افزودن دوبرابر کردن
When is the last train to Oxford? U چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
trailer U آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
trailers U آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
to give somebody an ultimatum U به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
Last stop. All out. U آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن. [حمل و نقل]
identity U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
lifo U سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
identities U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
throw in U مطلبی بر صحبت کسی افزودن
insets U افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time U افزودن یک ساعت بر ساعات روز
to intensify one's actions U برشدت اقدامات خود افزودن
subjoin U در پایان افزودن اضافه کردن
inset U افزودن اضافه کردن گذاشتن
last in first out U نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
queue U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
queueing U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
ends U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
end U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
ended U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com