Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
annual increase
U
افزایش سالانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classics
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
per annum
U
سالانه
annuals
U
سالانه
annual
U
سالانه
yearly
U
سالانه
annual rainfall
U
بارش سالانه
annual report
U
گزارش سالانه
annual storage
U
مخزن سالانه
annual wage
U
دستمزد سالانه
anuual discharge
U
بده سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
annual preciptation
U
ریزش سالانه
annual patent fee
U
حق الامتیاز سالانه
annual leave
U
مرخصی سالانه
annuity
U
پرداختهای سالانه
annual increase
U
رشد سالانه
annual income
U
درامد سالانه
yearbook
U
گزارشات سالانه
annual budget
U
بودجه سالانه
annual accumulation of sediment
U
ته نشست سالانه
yearbooks
U
گزارشات سالانه
annual earnings
U
عواید سالانه
tax year
مالیات سالانه
annuities
U
مقرری سالانه
yearly profit
U
سود سالانه
annual rate of growth
U
نرخ رشد سالانه
AGMs
U
مجمع عمومی سالانه
interest rate per annum
U
نرخ بهره سالانه
annual financial statement
U
گزارش مالی سالانه
AGM
U
مجمع عمومی سالانه
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالانه
fixture
U
برنامه سنتی سالانه
annuitant
U
دریافت دارنده مقرری سالانه
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuity
U
مستمری سالانه مقرری مستمر
derbies
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
Bang went our annul holidays.
U
تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation
U
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
raise
U
افزایش
increase
U
افزایش
increased
U
افزایش
addenda
U
افزایش
addendum
U
افزایش
raises
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
increscent
U
افزایش
intensification
U
افزایش
scale up
U
افزایش
summation
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
affixture
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
additament
U
افزایش
accru
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
increases
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
gains
U
افزایش
accretion
U
افزایش
gained
U
افزایش
addition
U
افزایش
rise
U
افزایش
rises
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
amplification
U
افزایش
increment
U
افزایش
accession
U
افزایش
additions
U
افزایش
accessing
U
افزایش
accesses
U
افزایش
expansion
U
افزایش
increments
U
افزایش
gain
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
accessed
U
افزایش
access
U
افزایش
voltage rise
U
افزایش ولتاژ
hypertension
U
افزایش فشارخون
spurt
U
افزایش ناگهانی
increase of pressure
U
افزایش فشار
spurted
U
افزایش ناگهانی
voltage increase
U
افزایش ولتاژ
accruing
U
افزایش یافتن
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
increase of output
U
افزایش توان
fire-raising
U
افزایش اتش
increasable
U
افزایش پذیر
put on weight
<idiom>
U
افزایش وزن
elongation
U
افزایش طول
pick up speed
<idiom>
U
افزایش سرعت
increase of power
U
افزایش قدرت
fire raising
U
افزایش اتش
spurting
U
افزایش ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
addibility
U
قابلیت افزایش
rise in temperature
U
افزایش دما
thickening
U
افزایش ضخامت
progation
U
افزایش انتقال
increase in potential
U
افزایش پتانسیل
overcompound
U
افزایش ترکیب
mark up
U
افزایش قیمت
monetary expansion
U
افزایش پول
augmentable
U
قابل افزایش
add time
U
زمان افزایش
scale up
U
افزایش مقیاس
accelerative
U
مایه افزایش
temperature rise
U
افزایش دما
growths
U
افزایش ترقی
growth
U
افزایش ترقی
thusŠ+=
U
نشان افزایش
tax increase
U
افزایش مالیات
superaddition
U
باز افزایش
superadd
U
باز افزایش
subjunction
U
افزایش در پایان
ingravescence
U
افزایش تشدید
salary increase
U
افزایش حقوق
acceleration
تعجیل افزایش
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
increase in load
U
افزایش بار
increase of potential
U
افزایش پتانسیل
accrues
U
افزایش یافتن
increase in price
U
افزایش بهاء
augments
U
افزایش دادن
augmenting
U
افزایش دادن
augmented
U
افزایش دادن
multiplication
U
افزایش تکثیر
ascend
U
افزایش دادن
ascended
U
افزایش دادن
ascends
U
افزایش دادن
augment
U
افزایش دادن
accrue
U
افزایش یافتن
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
export promotion
U
افزایش صادرات
appreciations
U
افزایش بها
cambers
U
افزایش زیاد
camber
U
افزایش زیاد
increase of contrast
U
افزایش کنتراست
increase of current
U
افزایش جریان
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
increase in value
U
افزایش ارزش
appreciation
U
افزایش بها
increase in conductivity
U
افزایش قابلیت هدایت
increment
U
افزایش در حقوق توسعه
birth rate
U
نرخ افزایش ولادت
alkalosis
U
افزایش قلیای بدن
birth rate
U
ضریب افزایش جمعیت
birth rates
U
نرخ افزایش ولادت
jump
U
جهش افزایش ناگهانی
rate of wage increase
U
نرخ افزایش دستمزد
rate of productivity increase
U
نرخ افزایش بازدهی
hyperglycemia
U
افزایش قند در خون
increase endorsement
U
تصدیق یا تائید افزایش
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
increments
U
افزایش در حقوق توسعه
antimarkovinkoff addition
U
افزایش غیر مارکونیکوفی
raise to a higher power
U
افزایش دادن نما
jumped
U
جهش افزایش ناگهانی
capital apprecation
U
افزایش ارزش سرمایه
birth rates
U
ضریب افزایش جمعیت
fibrosis
U
افزایش بافت لیفی
bring something on
<idiom>
U
دلیل افزایش سریع
vrc
U
بررسی افزایش عمودی
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
strains
U
افزایش طول نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
appreciation
U
افزایش ارزش دارائی
appreciations
U
افزایش ارزش دارائی
ether catalyzed addition
U
افزایش با کاتالیزگری اتر
elongation
U
افزایش درازا کشامد
boost
U
افزایش دادن چیزی
boosting
U
افزایش دادن چیزی
boosts
U
افزایش دادن چیزی
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
capital gains
U
افزایش ارزش سرمایه زش
escalator clause
U
شرط افزایش بها
jumps
U
جهش افزایش ناگهانی
capital widening
U
افزایش سطحی سرمایه
capital deepening
U
افزایش عمقی سرمایه
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
accretions
U
افزایش یا نمو کوره
to be on the increase
U
روبه افزایش گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com