Total search result: 201 (12 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
self induced U |
اغوا شده توسط نفس خود ایجاد شده در خود فرد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
ActiveX U |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
 |
 |
fully U |
حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل |
 |
 |
c U |
آنچه توسط کامپیوتر ایجاد شده است |
 |
 |
turtle U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
turtles U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
radius dimpling U |
ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای |
 |
 |
codepages U |
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است |
 |
 |
playback rate scale factor U |
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2- |
 |
 |
Atari ST U |
محدودهای از کامپیوترهای شخصی که توسط Atari Crop ایجاد شده اند |
 |
 |
electromagnetic U |
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است |
 |
 |
compacts U |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
 |
 |
compacting U |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
 |
 |
compacted U |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
 |
 |
electronic U |
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است . |
 |
 |
authority U |
لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند |
 |
 |
compact U |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
 |
 |
National Center for Supercomputing Applications U |
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد |
 |
 |
documented U |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
 |
 |
AT command set U |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
 |
 |
document U |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
 |
 |
documenting U |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
 |
 |
check plot U |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
 |
 |
ASF U |
قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW |
 |
 |
analytical engine U |
ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد |
 |
 |
ATD U |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
 |
 |
hydrogen bonding U |
پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی] |
 |
 |
back frow U |
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است |
 |
 |
carrying U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carry U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carried U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carries U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
Apple Mac U |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
 |
 |
Apple Macintosh computer U |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
 |
 |
explorers U |
برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند |
 |
 |
explorer U |
برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند |
 |
 |
device media control language U |
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
holograms U |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
 |
 |
hologram U |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
 |
 |
users U |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
 |
 |
user U |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
 |
 |
source U |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
 |
 |
zipping U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zips U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zip U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
zipped U |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
 |
 |
embedded code U |
درج شده در متن و استفاده شده توسط سیستم پردازش لغت پس از ایجاد متن چاپ شده و فرمت شده |
 |
 |
processor U |
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود |
 |
 |
readable U |
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد |
 |
 |
digital read out U |
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج |
 |
 |
adobe type manager U |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
 |
 |
temptation U |
اغوا |
 |
 |
gudgeon U |
اغوا |
 |
 |
enticement U |
اغوا |
 |
 |
seduction U |
اغوا |
 |
 |
allurement U |
اغوا |
 |
 |
seducement U |
اغوا |
 |
 |
inveiglement U |
اغوا |
 |
 |
instigation U |
اغوا |
 |
 |
inveglement U |
اغوا |
 |
 |
temptations U |
اغوا |
 |
 |
air turbine starter U |
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند |
 |
 |
pull down menu U |
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده |
 |
 |
inveigler U |
اغوا کننده |
 |
 |
sophistication U |
اغوا تحریف |
 |
 |
temptable U |
قابل اغوا |
 |
 |
wile U |
اغوا کردن |
 |
 |
seductive U |
اغوا کننده |
 |
 |
seducing U |
اغوا کردن |
 |
 |
inveigling U |
اغوا کردن |
 |
 |
seduces U |
اغوا کردن |
 |
 |
seduced U |
اغوا کردن |
 |
 |
tempt U |
اغوا کردن |
 |
 |
seduce U |
اغوا کردن |
 |
 |
hustlers U |
اغوا کننده |
 |
 |
hustler U |
اغوا کننده |
 |
 |
inciting U |
اغوا کردن |
 |
 |
tempted U |
اغوا کردن |
 |
 |
lothario U |
اغوا کننده |
 |
 |
to lead away U |
اغوا کردن |
 |
 |
entice U |
اغوا کردن |
 |
 |
enticed U |
اغوا کردن |
 |
 |
entices U |
اغوا کردن |
 |
 |
incites U |
اغوا کردن |
 |
 |
incited U |
اغوا کردن |
 |
 |
inveigles U |
اغوا کردن |
 |
 |
inveigled U |
اغوا کردن |
 |
 |
inveigle U |
اغوا کردن |
 |
 |
incite U |
اغوا کردن |
 |
 |
seductress U |
زن اغوا کننده |
 |
 |
tempts U |
اغوا کردن |
 |
 |
seducement U |
فریب وسیله اغوا |
 |
 |
incitation U |
وادار سازی اغوا |
 |
 |
crimps U |
اغوا کردن گول |
 |
 |
crimped U |
اغوا کردن گول |
 |
 |
lures U |
فریفتن اغوا کردن |
 |
 |
crimp U |
اغوا کردن گول |
 |
 |
lured U |
فریفتن اغوا کردن |
 |
 |
lure U |
فریفتن اغوا کردن |
 |
 |
seduction U |
دعوی فریب و اغوا |
 |
 |
luring U |
فریفتن اغوا کردن |
 |
 |
gas plasma display U |
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است |
 |
 |
gas discharge display U |
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است |
 |
 |
induces U |
اغوا کردن مجبور شدن |
 |
 |
tempting U |
اغوا کننده هوس انگیز |
 |
 |
induce U |
اغوا کردن مجبور شدن |
 |
 |
inducing U |
اغوا کردن مجبور شدن |
 |
 |
induced U |
اغوا کردن مجبور شدن |
 |
 |
to instigate something [negative] U |
اغوا کردن [کار بدی] |
 |
 |
incite to murder U |
اغوا کردن برای قتل عمد |
 |
 |
environment U |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
 |
 |
environments U |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
 |
 |
menus U |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
 |
 |
menu U |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
 |
 |
virtual U |
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است |
 |
 |
self propulsion U |
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش |
 |
 |
groupware U |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
 |
 |
lost cluster U |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
 |
 |
to instigate something U |
چیزی را برانگیختن [اغوا کردن ] [وادار کردن ] |
 |
 |
bridging U |
ایجاد پل |
 |
 |
creating U |
ایجاد |
 |
 |
creation U |
ایجاد |
 |
 |
creates U |
ایجاد |
 |
 |
generation U |
ایجاد |
 |
 |
authorship U |
ایجاد |
 |
 |
creations U |
ایجاد |
 |
 |
constructions U |
ایجاد |
 |
 |
construction U |
ایجاد |
 |
 |
development U |
ایجاد |
 |
 |
developments U |
ایجاد |
 |
 |
generations U |
ایجاد |
 |
 |
productions U |
ایجاد |
 |
 |
production U |
ایجاد |
 |
 |
origination U |
ایجاد |
 |
 |
create U |
ایجاد |
 |
 |
stockade U |
ایجاد مانع |
 |
 |
configure U |
ایجاد پیکربندی |
 |
 |
screech U |
ایجاد کردن |
 |
 |
stockades U |
ایجاد مانع |
 |
 |
develop U |
ایجاد کردن |
 |
 |
pitting U |
ایجاد حفره |
 |
 |
lactation U |
ایجاد شیر |
 |
 |
salivation U |
ایجاد بزاق |
 |
 |
looping U |
ایجاد حلقه |
 |
 |
screeched U |
ایجاد کردن |
 |
 |
orogenesis U |
ایجاد کوه |
 |
 |
originationu U |
ایجاد ابداع |
 |
 |
pick and roll U |
ایجاد سد و چرخش |
 |
 |
causer U |
ایجاد کننده |
 |
 |
screeching U |
ایجاد کردن |
 |
 |
grounding U |
ایجاد زمین |
 |
 |
creation of money U |
ایجاد پول |
 |
 |
scandalization U |
ایجاد افتضاح |
 |
 |
forms U |
ایجاد یک شکل |
 |
 |
formed U |
ایجاد یک شکل |
 |
 |
create U |
ایجاد کردن |
 |
 |
constructs U |
ساختن یا ایجاد |
 |
 |
money creation U |
ایجاد پول |
 |
 |
creates U |
ایجاد کردن |
 |
 |
pustulation U |
ایجاد جوش |
 |
 |
pupation U |
ایجاد شفیره |
 |
 |
polarization U |
ایجاد دو قطب |
 |
 |
creating U |
ایجاد کردن |
 |
 |
constructing U |
ساختن یا ایجاد |
 |
 |
constructed U |
ساختن یا ایجاد |
 |
 |
creation date U |
تاریخ ایجاد |
 |
 |
contouring U |
ایجاد طرح |
 |
 |
originative U |
ایجاد کننده |
 |
 |
develops U |
ایجاد کردن |
 |
 |
preclusion U |
ایجاد مانع |
 |
 |
form U |
ایجاد یک شکل |
 |
 |
construct U |
ساختن یا ایجاد |
 |
 |
housing U |
ایجاد مسکن |
 |
 |
rainmaking U |
ایجاد باران |
 |
 |
mythopoeia U |
ایجاد افسانه |
 |
 |
worker U |
ایجاد کننده |
 |
 |
engendering U |
ایجاد کردن |
 |
 |
engenders U |
ایجاد کردن |
 |
 |
hypnogenesis U |
ایجاد خواب |
 |
 |
vacuolation U |
ایجاد حفره |
 |
 |
resonance U |
ایجاد طنین |
 |
 |
resonances U |
ایجاد طنین |
 |
 |
territorialization U |
ایجاد ناحیه |
 |
 |
system generation U |
ایجاد سیستم |
 |
 |
engendered U |
ایجاد کردن |
 |
 |
averaging U |
ایجاد میانگین |
 |
 |
furunculosis U |
ایجاد کورک |
 |
 |
rake in the money <idiom> U |
ایجاد تعجب |
 |
 |
make waves <idiom> U |
ایجاد دردسر |
 |
 |
windowing U |
ایجاد پنجره |
 |
 |
surging U |
ایجاد موج |
 |
 |
wealth creation U |
ایجاد ثروت |
 |
 |
engender U |
ایجاد کردن |
 |
 |
average U |
ایجاد میانگین |
 |
 |
averaged U |
ایجاد میانگین |
 |
 |
averages U |
ایجاد میانگین |
 |
 |
irruption U |
ایجاد ناگهانی |
 |
 |
stimulation U |
ایجاد محرک |
 |
 |
lenticulation U |
ایجاد عدسی |
 |
 |
spermatogenesis U |
ایجاد نطفه |
 |