English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicene U وابسته باعتقاد نامه نیسن
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
confidences U اعتقاد
faiths U اعتقاد
confidence U اعتقاد
faith U اعتقاد
belief U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
credence U اعتقاد
believing U با اعتقاد
ism U اعتقاد رویه
hylicism U اعتقاد به مادیات
evolutionism U اعتقاد به تکامل
fairyism U اعتقاد به جن و پری
demonism U اعتقاد بدیو
fetishism U اعتقاد به طلسم
determinism U اعتقاد به جبر
creationism U اعتقاد به افرینش
theism U اعتقاد بخدا
credibly U از روی اعتقاد
convictions U اعتقاد راسخ
conviction U اعتقاد راسخ
anomie U اعتقاد به بی نظمی
trusts U اعتقاد اعتبار
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
trusted U اعتقاد اعتبار
trust U اعتقاد اعتبار
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
credit U اعتقاد کردن
credited U اعتقاد کردن
crediting U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
misbelieve U بی اعتقاد شدن
relativism U اعتقاد به نسبیت
misbelief U اعتقاد خطا
anomy U اعتقاد به بی نظمی
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
monism U اعتقاد وحدت خدا
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
absolutism U حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
modalism U اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
constitutionalism U اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
hylotheistic U یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
carriers U نامه بر
carrier U نامه بر
manifested U نامه
breve U نامه
manifest U نامه
manifests U نامه
post boy U نامه بر
manifesting U نامه
letter U نامه
epistles U نامه
correspoundence U نامه ها
epistle U نامه
letters U نامه
bylaws U ایین نامه
lease contract U اجاره نامه
deed of transfer U انتقال نامه
leetter writing U نامه نگاری
passionary U شهادت نامه
demand note U مطالبه نامه
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter no U نامه شماره 5
letter missive U امر نامه
letter book U رونوشت نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
genealogical tree U شجره نامه
l/c U اعتبار نامه
passionary U مصیبت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
genealogical tree U نسب نامه
guaranty U ضمانت نامه
formulary U دستور نامه
registered letter U نامه سفارشی
escape chit U امان نامه
recognizance U التزام نامه
recognizance U تعهد نامه
questionary U پرسش نامه
pursuivant U نامه رسان
by low U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
bylaw U ایین نامه
epistoler U نامه نویس
billet doux U نامه عاشقانه
packet boat U کشتی نامه بر
deed of sale U بیع نامه
letter writing U نامه نگاری
letters of administration U قیم نامه
letters of procurator U وکالت نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
corrigenda U غلط نامه
deed of endowment U وقف نامه
collins U نامه پر سود
concession deed U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com