English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
fate U سرنوشت
fates U سرنوشت
destination U سرنوشت
predestination U سرنوشت
die U سرنوشت
the weird sisters U سرنوشت
doom U سرنوشت بد
kismet U سرنوشت
destinations U سرنوشت
lot U سرنوشت
destiny U سرنوشت
destinies U سرنوشت
allotment U سرنوشت تقدیر
allotments U سرنوشت تقدیر
portions U سرنوشت قسمت
portion U سرنوشت قسمت
manifest destiny U سرنوشت ملی
parcae U سه خدای سرنوشت
common fate U سرنوشت مشترک
fatalism U سرنوشت باوری
fatalist U معتقد به سرنوشت
to be the clincher U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
depths U بازیگر سرنوشت ساز
a fateful mistake U اشتباهی سرنوشت ساز
to turn the scales U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
law of common fate U قانون سرنوشت مشترک
karma U سرنوشت مراسم دینی
depth U بازیگر سرنوشت ساز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
ice U امتیاز سرنوشت ساز
run off U مسابقه سرنوشت ساز
run-off U مسابقه سرنوشت ساز
run-offs U مسابقه سرنوشت ساز
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
take in stride <idiom> U خودرا به باد سرنوشت دادن
heart of stone <idiom> U شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
seal one's fate U سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
dole U سرنوشت تقسیم پول یا غذا در فواصل معین
predestinate U قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
misbeliever U بی اعتقاد
confidence U اعتقاد
faiths U اعتقاد
believing U با اعتقاد
credence U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
confidences U اعتقاد
belief U اعتقاد
faith U اعتقاد
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
fairyism U اعتقاد به جن و پری
evolutionism U اعتقاد به تکامل
demonism U اعتقاد بدیو
creationism U اعتقاد به افرینش
credibly U از روی اعتقاد
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
misbelieve U بی اعتقاد شدن
misbelief U اعتقاد خطا
relativism U اعتقاد به نسبیت
ism U اعتقاد رویه
hylicism U اعتقاد به مادیات
anomy U اعتقاد به بی نظمی
anomie U اعتقاد به بی نظمی
theism U اعتقاد بخدا
convictions U اعتقاد راسخ
conviction U اعتقاد راسخ
crediting U اعتقاد کردن
credited U اعتقاد کردن
fetishism U اعتقاد به طلسم
credit U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
trusted U اعتقاد اعتبار
trusts U اعتقاد اعتبار
determinism U اعتقاد به جبر
trust U اعتقاد اعتبار
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
monism U اعتقاد وحدت خدا
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
absolutism U حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
modalism U اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
destine U مقدر کردن سرنوشت معین کردن
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
constitutionalism U اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
hylotheistic U یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com