English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
credit available U اعتبار قابل استفاده
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
zeros U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeroes U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
documents aganist acceptance U تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
d/a U acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
ervolving credit U اعتبار قابل تجدید
revocable letter of credit U اعتبار قابل برگشت
transferable credit U اعتبار قابل انتقال
revolving credit U اعتبار قابل تجدید
revocable credit U اعتبار قابل برگشت
assignable credit U اعتبار قابل انتقال
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
irrevocable credit U اعتبار غیر قابل برگشت
credible <adj.> U قابل اعتبار [معتبر] [اقتصاد]
endorsement in blank U فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
confirmed irrevocable credit U اعتبار غیر قابل برگشت تائیدشده
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
prom U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
proms U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
grammatical error U استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
programmable calculator U ماشین حساب قابل برنامه نویسی
pla U ارایه منطقی قابل برنامه نویسی
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
apple pascal U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
snobol U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
pl/m U زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
string U زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
OpenScript U زبان برنامه نویسی شی گرا که در نرم افزار نشر Asymetrix Toolbook استفاده میشود
backus naur form U قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
algol U زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
logo U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
languages U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
pilot U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
language U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
field alterable control element U یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
piloted U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilots U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
instruction U کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instructions U کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
recoverable item U وسیله قابل اخراجات
prolog U زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
exploitable U قابل استفاده
usable <adj.> U قابل استفاده
utilizable <adj.> U قابل استفاده
utilisable [British] <adj.> U قابل استفاده
fit for use U قابل استفاده
practical <adj.> U قابل استفاده
useful <adj.> U قابل استفاده
serviceable U قابل استفاده
allowable U قابل استفاده
advantageous <adj.> U قابل استفاده
beneficial <adj.> U قابل استفاده
expedient <adj.> U قابل استفاده
handy [useful] <adj.> U قابل استفاده
helpful <adj.> U قابل استفاده
utile [archaic] [useful] <adj.> U قابل استفاده
utilitarian [useful] <adj.> U قابل استفاده
valuable <adj.> U قابل استفاده
practicals U قابل استفاده
serviceable <adj.> U قابل استفاده
applicatory <adj.> U قابل استفاده
handier U قابل استفاده
handy <adj.> U قابل استفاده
applicable <adj.> U قابل استفاده
profitable U قابل استفاده
operational U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
purposive <adj.> U قابل استفاده
appropriate [for an occasion] <adj.> U قابل استفاده
purposeful <adj.> U قابل استفاده
convenient <adj.> U قابل استفاده
functional <adj.> U قابل استفاده
suitable <adj.> U قابل استفاده
practicable <adj.> U قابل استفاده
purpose-built <adj.> U قابل استفاده
proper <adj.> U قابل استفاده
horn socket [وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
end user U شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
manual U کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
devices U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
utilizable U قابل استفاده مصرف
out of commission U غیر قابل استفاده
inoperable U غیر قابل استفاده
serviceableness U قابل استفاده بودن
operatives U قابل استفاده موثر
handiest U بسهولت قابل استفاده
cumber U غیر قابل استفاده
operative U قابل استفاده موثر
commonable U قابل استفاده عموم
instrumental U مفید قابل استفاده
handy U بسهولت قابل استفاده
available U قابل استفاده سودمند
handier U بسهولت قابل استفاده
reusable U قابل استفاده مجدد
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
macro U زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
man portable U قابل حمل به وسیله نفر یاافراد
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
threads U زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
artspeak U یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
thread U زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
generates U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
generate U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
trump card <idiom> U استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
switch U شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switched U شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switches U شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
generated U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
fosdic U وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
generating U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
usable U قابل استفاده مصرف کردنی
unavailable water U رطوبت غیر قابل استفاده
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
operational U قابل استفاده مربوط به عملیات
unserviceable U وسایل غیر قابل استفاده
useable U قابل استفاده مصرف کردنی
waterlog U غیر قابل استفاده شدن
reusable program U برنامه قابل استفاده مجدد
literacy U اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
maximum gradeability U حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
para bomb U بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
readies U که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green U منطقه قابل استفاده در بازی گلف
ready U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied U که منتظر است تا قابل استفاده شود
overdraft U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts U حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
blast U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blasts U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
log U برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
logs U برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
unix U یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
portable U که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
reads U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
actuator U وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
read U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
selectable U کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
standalone U که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
languages U زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
language U زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
unfinanced U بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
numeric keypad U یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
CD U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
cable U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
CDs U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
cabled U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com