English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
vindication U اعاده حیثیت [مثال شهرت یا آبرو ...]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rehabilitation U اعاده حیثیت مجرم
rehabilitate U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitated U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitates U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitating U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
bankrupts certificate U گواهی نامه اعاده حیثیت
Other Matches
respects U حیثیت
respect U حیثیت
prestige U حیثیت
it will injure his prestige U به حیثیت او لطمه یا اسیب زد
He fouled his reputation . U گند زد به آبرو ؟ حیثیت خودش
request for discharge U عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
rebounds U اعاده
restitution U اعاده
recourse U اعاده
redintegration U اعاده
reestablishment U اعاده
repetitions U اعاده
returns U اعاده
returned U اعاده
restoration U اعاده
rebound U اعاده
return U اعاده
rebounded U اعاده
rebounding U اعاده
repetition U اعاده
returning U اعاده
restorative U اعاده کننده
reverts U اعاده دادن
reverting U اعاده دادن
reverted U اعاده دادن
revert U اعاده دادن
re trial U اعاده دادرسی
recessions U اعاده کسادی
restoratives U اعاده کننده
restorer U اعاده دهنده
restorers U اعاده دهنده
new trial U اعاده دادرسی
re hearing U اعاده دادرسی
restorable U قابل اعاده
reconveyance U اعاده مجدد
restitute U اعاده کردن
reconversion U اعاده مالکیت
recession U اعاده کسادی
rehabilitation U اعاده اعتبار
remanded U اعاده دادن
remand U اعاده دادن
restitution U اعاده تصرف
returning U اعاده بازگشت
recuperative U اعاده دهنده
restoration U اعاده ترمیم
returns U اعاده بازگشت
returned U اعاده بازگشت
return U اعاده بازگشت
remanding U اعاده دادن
re entry U اعاده تصرف
restoring U اعاده کردن
restoring U اعاده دادن
restores U اعاده کردن
restores U اعاده دادن
re-entry U اعاده تصرف
restored U اعاده کردن
restored U اعاده دادن
restore U اعاده کردن
remands U اعاده دادن
restore U اعاده دادن
rehabilitating U اعاده اعتبار کردن
reverter U حکم اعاده وضع
retour sans protet U اعاده بدون اعتراض
possessory action U دعوی اعاده مالکیت
replevin U دعوی اعاده مالکیت
rehabilitation U اعاده اعتبار تاجرورشکسته
rehabilitates U اعاده اعتبار کردن
rectus in curia U اعاده حق ترافع در دادگاه
rehabilitate U اعاده اعتبار کردن
redisseinsin U اعاده تصرف عدوانی
rehabilitated U اعاده اعتبار کردن
republication of will U اعاده اعتبار وصیت نامه
suppliant U خواهان دعوی اعاده تصرف
disgharge of bankrupt U اعاده اعتبار تاجر ورشکسته
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
irredentism U سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
reestablishment of diplomatic relations U برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com